– – پامنا موبایل لپ تاپ

خرید Harman توسط سامسونگ – گامی بلند برای ورود به عرصه خودروسازی

واحد خبر mobile.ir : کمپانی الکترونیکس در روز دوشنبه 14 نوامبر 2016 (24 آبان 1395) که طی یک توافق دوجانبه با کمپانی آمریکایی Harman، قصد دارد این شرکت را به ارزش 8 میلیارد دلار (112 دلار به ازای هر سهم) خریداری کند. این توافق، بزرگ‌ترین معامله سامسونگ تاکنون محسوب شده و جدیدترین تلاش این شرکت برای گسترش دامنه فعالیت خود و حضور در عرصه‌هایی فراتر از تولید اسمارت‌فون به شمار می‌رود. احتمالا شرکت Harman را با برند Harman Kardon و تولید تجهیزات پیشرفته صوتی می‌شناسید. این شرکت در تولید اسمارت‌فون، تبلت و لپ‌تاپ با بسیاری از سازنده‌های بزرگ همکاری داشته است.

به عنوان نمونه یک ورژن از اسمارت‌فون محبوب را با فناوری Clari-Fi ازHarman Kardon تولید نمود. هم تبلت را با همکاری Harman Kardon وارد بازار کرد. همچنین کمپانی نوپای Meizu، گوشی Pro 5 را در ورژن مجهز به صدای hi-fi نیز تولید کرده که باز هم نام Harman در اینجا به چشم می‌خورد. ناگفته نماند برند محبوب JBL در بازار محصولات صوتی مصرفی نیز در مالکیت Harman است.

Harman در بین کاربران بیشتر به دلیل حضورش در کسب‌وکار محصولات صوتی مشهور است، اما جالب است بدانید عمده درآمد این کمپانی از بخش خودروی آن حاصل می‌شود. در حال حاضر حدود 30 میلیون دستگاه خودرو در سراسر جهان به راه‌حل‌های این شرکت در زمینه‌ دیوایس‌های جانبی مرتبط با خودرو از جمله ابزارهای سرگرمی موسوم به infotainment، سیستم‌های مسیریابی و ذخیره، ارسال و دریافت اطلاعات در خودروها یا telematics و راه‌حل‌های امنیتی مجهز هستند. همچنین، علاوه بر خود برند Harman، برندهای معتبری چون Bowers & Wilkins و Bang & Olufsen نیز در عرصه تولید خودرو، تحت لیسانس این کمپانی به فعالیت می‌پردازند.

برای درک اهمیت بخش خودرو در این شرکت، باید بدانیم که 65 درصد از 7 میلیارد دلار درآمد سالانه کمپانی Harman (در طی 12 ماه پایان یافته تا پایان سپتامبر 2016) حاصل بخش خودروی این شرکت بوده است. همچنین ارزش آن بخش از سفارش‌های Harman که هنوز در بازار خودرو به دست مشتریان نرسیده‌، تا پایان ژوئن 2016 حدود 24 میلیارد دلار عنوان شده است. به علاوه، Harman قراردادهای جدیدی را با کمپانی‌های بزرگ خودروسازی نظیر جنرال موتورز و فیات کرایسلر منعقد نموده است. همین عوامل بوده که موجب شده سامسونگ در کنفرانس مطبوعاتی خود به صراحت اعلام کند که هدف اصلی از خرید Harman، کسب‌وکار خودروی این شرکت بوده است. به گفته یکی از کارشناسان، خود شرکت سامسونگ قصد تولید اتومبیل ندارد، اما تکنولوژی خودرو و حرکت به سوی خودروهای بدون‌راننده و متصل به اینترنت را بستر مناسبی می‌داند که از طریق آن می‌تواند محصولات نیمه‌رسانا، پنل‌های نمایشگر و خدمات موبایلی خود را بیشتر به فروش برساند.

تصمیم سامسونگ برای ورود به بیزنس خودرو زمانی اتخاذ می‌شود که عوامل اجرایی شرکت از وابستگی بیش از حد به کسب‌وکار اسمارت‌فون — به عنوان اصلی‌ترین محرک رشد این کمپانی در چند سال اخیر — نگران هستند. گفتنی است این نگرانی‌ها با تصمیم اخیر سامسونگ مبنی بر توقف تولید گلکسی نوت7 بیشتر شده؛ اقدامی که گفته می‌شود حداقل 5 میلیارد دلار به سامسونگ ضرر زده است. البته ناگفته نماند این اولین تلاش سامسونگ برای ورود به دنیای خودروسازی نیست؛ لی کان-هی (Lee Kun-hee)، رییس سابق هیئت مدیره سامسونگ، در سال 1994 کمپانی خودروسازی “سامسونگ موتورز” را با کمک شرکت نیسان تأسیس نمود. اما به دنبال بحران مالی آسیا — که از جولای 1997 آغاز شد — سامسونگ چاره‌ای نداشت جز اینکه کنترل عمده بخش‌های سامسونگ موتورز را در سال 1998 به کمپانی فرانسوی رنو واگذار کند. هم‌اکنون بیش از 80 درصد از سامسونگ موتورز در مالکیت رنو بوده و سامسونگ تنها کمتر از 20 درصد از آن را در اختیار دارد.

سیر تکاملی خودروها به این سمت رفته که در حال حاضر برخی از آنها شامل تراشه‌های بسیار و ده‌ها هزار خط کد برنامه‌نویسی بوده و خودروسازان نیز برای افزایش میزان تکنولوژی در محصولات‌شان دست به دامن کمپانی‌های فناوری شده‌اند. در این میان سامسونگ — به عنوان تأمین‌کننده باتری‌های پیچیده و پرهزینه لیتیوم-یون به کمپانی نیسان موتور و چندین خودروساز دیگر — به‌خوبی از این مسأله آگاه است. از طرفی این شرکت کره‌ای بزرگ‌ترین تولیدکننده تراشه‌های حافظه در جهان است که تراشه‌هایش عملا در تمام محصولات الکترونیکی مصرفی به کار می‌روند.

استفاده از پنل‌های نمایشگر در خودروها به پدیده‌ای رایج تبدیل شده که در اینجا نیز سامسونگ یکی از تولیدکنندگان پیشرو به شمار می‌رود. شایان ذکر است طبق ، در سه‌ماهه اخیر — که در آن سامسونگ و پیامدهای منفی آن را تجربه کرد — 84 درصد از سود عملیاتی این شرکت کره‌ای در نتیجه بخش‌های تولید تراشه و پنل‌های نمایشگر حاصل شد.

بد نیست بدانیم تنها سامسونگ نبوده که تحت تأثیر دنیای خودروسازی قرار گرفته، بلکه انقلاب فناوری در اتومبیل‌ها، صنایع تولید تراشه و نرم‌افزار را نیز دستخوش تغییر نموده است. به عنوان مثال کمپانی کوالکام در 27 اکتبر (6 آبان) اعلام کرد که قصد دارد با پرداخت 39 میلیارد دلار، شرکت هلندی NXP Semiconductors NV — بزرگ‌ترین تولیدکننده تراشه برای خودرو در دنیا — را خریداری کند.

آلفابت — کمپانی مادر شرکت گوگل — با کار روی مدل‌های اصلاح‌شده شاسی بلند لکسوس و خودروهای پیش‌الگوی خود، مشغول آزمایش نرم‌افزاری است که به موجب آن خودروها می‌توانند — بدون راننده — حرکت کنند. گفتنی است خودروهای گوگل تاکنون با طی مسیری بیش از 2 میلیون مایل (3 میلیون و 218 هزار کیلومتر) به جمع‌آوری داده پرداخته تا عملکرد و ایمنی آنها بهبود یابد.

نیز در این میان بیکار نبوده و در چارچوب طرحی به نام پروژه تای‌تن (Project Titan) اقدام به طراحی یک اتومبیل الکتریکی و خودران (self-driving) نموده است. در تابستان سال جاری میلادی پس از یک سری وقفه، در نهایت باب منزفیلد (Bob Mansfield) — یکی از عوامل اجرایی کهنه‌کار در اپل — مسئولیت این پروژه را عهده‌دار شد. اما پس از این انتصاب، وی برخی از قسمت‌های تای‌تن را تعطیل نمود تا استراتژی اپل در قبال این پروژه به صورت یک راز باقی بماند.

به گفته وال‌استریت ژورنال، معامله اخیر، سامسونگ را سریعا به یکی از نقش‌آفرینان عمده در تکنولوژی خودرو تبدیل کرده و رابطه پیچیده‌ این شرکت کره‌ای با رقبای آمریکایی خود (گوگل و اپل) را وارد مرحله جدیدی می‌کند. گفتنی است هر سه این شرکت‌ها در تلاشند تا با استفاده از استراتژی‌های گوناگون، خود را در عرصه تکنولوژی خودرو مطرح کنند. البته در این میان نباید از کمپانی‌های نوظهوری مانند Tesla Motors، Uber Technologies و دیگر خودروسازان قدیمی غافل بود.

مارک بویاجیس (Mark Boyadjis)، از تحلیل‌گران مؤسسه تحقیقاتی IHS Markit، در این رابطه می‌گوید: «از منظر استراتژیک، این یک بازی خیلی بزرگ برای سامسونگ است. سامسونگ با [خرید] Harman به عنوان یک شرکت زیرمجموعه، به سرعت و به طور چشمگیری کسب درآمد از صنعت خودرو را آغاز خواهد نمود.»

طبق برآوردهای IHS Market، ارزش بازار سخت‌افزار خودرو برای infotainment، سیستم‌های صوتی، نمایشگرها و دیگر سیستم‌ها، از 42 میلیارد دلار در سال جاری میلادی، به 61 میلیارد دلار در سال 2022 افزایش خواهد یافت.

اوه-هیون کئون (Oh-Hyun Kwon)،معاون رییس هیئت مدیره و مدیرعامل سامسونگ، در توصیف کمپانی Harman می‌گوید: «Harman از منظر تکنولوژی‌ها، محصولات و راه‌حل‌ها به شکل تمام‌عیار مکمل سامسونگ بوده و ترکیب نیروها یک راه طبیعی برای گسترش استراتژی خودرویی به شمار می‌رود که ما مدتی است در پی آن بوده‌ایم. Harman، به عنوان یک تأمین‌کننده سطح اول در صنعت خودرو، با داشتن روابط عمیق با مشتریان، برندهای قدرتمند، تکنولوژی پیشرو و سبد کالایی از محصولات درجه یک، بلافاصله پایه قدرتمندی برای رشد پلتفرم خودروی سامسونگ بنا می‌کند. دینش پالیوال (Dinesh Paliwal) [مدیر عامل Harman] یک مدیر جهانیِ به اثبات رسیده است و طی بحث‌های ادامه‌دارمان، برای او، تیم بلندپایه قدرتمند وی و کارمندان با استعداد Harman، احترام زیادی قائل شده‌ایم.»

یانگ سون (Young Sohn)، رییس و مدیر ارشد استراتژی در شرکت سامسونگ الکترونیکس، معتقد است: «همانطور که طی دهه گذشته، فیچرفون‌ها به دیوایس‌هایی هوشمند و پیشرفته تبدیل شدند، خودروی فردا نیز به لطف فناوری هوشمند و اتصال [به اینترنت] دگرگون خواهد شد. از آنجا که تقاضا برای قطعات و راه‌حل‌های الکترونیکی تخصصی سامسونگ همچنان رو به رشد است، ما فرصت‌های رشد قابل‌توجهی را در بازار فناوری خودرو شاهد هستیم. ما مطمئنیم که در نتیجه این همکاری، Harman با ارائه راه‌حل‌های سرتاسری در اکوسیستم متصل [به اینترنت] می‌تواند به تأمین‌کننده درجه یک برای شرکت‌های سازنده تبدیل شود.»

دینش پالیوال، رییس هیئت مدیره و مدیر عامل Harman، معتقد است که این معامله تمام نقدی برای سهامداران شرکت ارزش چشمگیری داشته و با تبدیل Harman به یک کمپانی بزرگ‌تر و با تنوع محصول بیشتر، فرصت‌های جدیدی را در اختیار کارکنان قرار خواهد داد. وی در این رابطه می‌گوید: «اعلام [خبر واگذاری شرکت به سامسونگ در] امروز، گواهی است بر آنچه که بدان دست یافته‌ایم و ارزشی که برای سهامداران خلق نموده‌ایم. سامسونگ شریکی ایده‌آل برای Harman بوده و این معامله مزایای فراوانی برای مشتریان و مصرف‌کنندگان ما در حوزه خودرو در سراسر دنیا خواهد داشت.» وی می‌افزاید: «از آنجا که تقاضا برای خودروهای قدرتمندِ متصل [به اینترنت] و راه‌حل‌های رانندگی خودکار با سرعتی زیاد در حال افزایش‌اند، [دو مؤلفه] مشارکت‌ها و مقیاس [آنها] برای پیروزی در عرصه خودرو در درازمدت حیاتی هستند.»

ساختار فعالیت و راهبری

پس از انعقاد معامله، Harman به عنوان یک زیرمجموعه مستقل شرکت سامسونگ و تحت هدایت دینش پالیوال و تیم مدیریت فعلی Harman، به فعالیت خود ادامه خواهد داد. طبق گفته سامسونگ، نیروی کار، اداره کل و تأسیسات و برندهای صوتی مصرفی و حرفه‌ای شرکت Harman به همین شکل حفظ خواهد شد. البته تیم کسب‌وکار خودروی الکترونیک سامسونگ — که در دسامبر 2015 به منظور شناسایی فرصت‌ها در بخش خودرو برای سامسونگ تشکیل شد — همکاری نزدیکی با تیم مدیریتی Harman خواهد داشت.

شرایط واگذاری

قیمت خرید کلی، بر مبنای وثیقه‌ای 28 درصدی بر اساس قیمت نهایی سهام Harman در پایان 11 نوامبر 2016 و وثیقه‌ای 37 درصدی بر مبنای شاخص Volume-Weighted Average Price یا VWAP تا پایان 11 نوامبر 2016 (با احتساب ماه‌های 30 روزه) تعیین می‌شود. سامسونگ قصد دارد موجودی نقدی خود را برای انعقاد قرارداد هزینه کند. گفته می‌شود اعضای هیئت مدیره هر دو کمپانی نظر مساعدی نسبت به این معامله دارند. انتظار می‌رود این قرارداد در اواسط سال 2017 نهایی شود.

خرید Harman توسط سامسونگ – گامی بلند برای ورود به عرصه خودروسازی

دانلود رایگان اینستاگرام

گزارش مالی لنوو از سه‌ماهه منتهی به سپتامبر – ادامه سلطه لنوو بر بازار PC

واحد خبر mobile.ir : کمپانی در روز پنج‌شنبه 3 نوامبر 2016 (13 آبان 1395) گزارش مالی خود را از سه‌ماهه سوم سال 2016 — منطبق بر سه‌ماهه دوم سال مالی 2016 این شرکت، پایان یافته در 30 سپتامبر — . طبق این گزارش، درآمد لنوو در این مدت 11.2 میلیارد دلار بوده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته 8 درصد کاهش داشته، اما در مقایسه با درآمد این کمپانی در سه‌ماهه منتهی به ژوئن (نخستین سه‌ماهه مالی 2016 لنوو)، 12 درصد رشد کرده است. سود قبل از کسر مالیات در این سه‌ماهه برابر با 168 میلیون دلار بوده که در قیاس با زیان 842 میلیون دلاری که لنوو در سومین فصل از سال 2015 متحمل شده بود، از تحولی چشمگیر حکایت دارد.

همچنین در سه ماهه اخیر لنوو به سود خالص 157 میلیون دلار دست پیدا کرده که نشان‌دهنده عملکرد فوق‌العاده لنوو در فصل اخیر است، چرا که این کمپانی در مدت مشابه سال قبل زیان خالصی معادل 714 میلیون دلار را به بار آورده بود. به گفته لنوو ارزش این نتایج مالی قدرتمند زمانی مشخص می‌شود که بدانیم صنعت در حال حاضر شرایطی چالش‌برانگیز برای شرکت‌ها دارد، چون از یک طرف هر دو بازار PC و تبلت با کسادی مواجه شده و از طرف دیگر رشد بازارهای اسمارت‌فون و سِرور نیز نسبتا کم بوده است.

یانگ یوانکینگ (Yang Yuanqing)، رییس هیئت مدیره و مدیر عامل لنوو، در توصیف عملکرد شرکت در سه ماهه اخیر می‌گوید: «شرایط بازار چالش‌برانگیز باقی ماند، ولی ما به نتایج مطمئنی دست یافتیم. کسب‌وکار PCSD ما [شامل رایانه‌های شخصی و تبلت‌ها] پیشتازی و سودآوری قدرتمند خود را حفظ کرده، کسب‌وکار موبایل ما با رشد فصل به فصل عرضه و بهبود در حاشیه سود همراه بوده و کسب‌وکار مرکز داده‌های ما به شکل فعالی در حال اداره کردن چالش‌های خود است. به‌علاوه، ما چندین نفر از نخبه‌های برتر صنعت را به مجموعه لنوو اضافه کرده و به قدرتمند نمودن تیم راهبری خود ادامه می‌دهیم. ما برای رسیدن به دستاوردهای جدید، به چشم‌انداز، استراتژی و توانایی گروه خود اطمینان داریم.»

سود ناخالص (Gross Profit یا درآمد پس از کسر هزینه کالاهای فروخته شده) لنوو در سه ماهه سوم سال 2016 — با حاشیه سود 14.3 درصد — برابر با 1.6 میلیارد دلار بوده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته، 2 درصد افزایش داشته است. همچنین طی این مدت لنوو به سود عملیاتی (Operating Profit یا درآمد پس از کسر هزینه‌های کالاهای فروخته و هزینه‌های اجرایی) 215 میلیون دلاری دست یافته که در مقایسه با زیان عملیاتی که در سومین فصل از سال 2015 به میزان 784 میلیون دلار متحمل شده بود، افزایش قابل‌ملاحظه‌ای را نشان می‌دهد. سود پایه هر سهم برای لنوو طی سه‌ماهه اخیر در حدود 1.42 سنت آمریکا (یا 11.01 سنت هنگ‌کنگ) اعلام شده و رقم بدهکاری این کمپانی تا پایان سپتامبر سال جاری میلادی معادل 77 میلیون دلار عنوان شده است. ناگفته نماند هیئت مدیره لنوو سود سهام قابل پرداخت به سهامداران را موقتا 6 سنت هنگ‌کنگ به ازای هر سهم اعلام نموده است.

پیوستن سه مدیر جدید به مجموعه لنوو

علاوه بر اعلام نتایج مالی سه‌ماهه اخیر، لنوو در 3 نوامبر از پیوستن 3 مدیر جدید به تیم راهبری این شرکت خبر داد و ابراز امیدواری کرد که این انتصابات مسیر پیش روی لنوو برای تبدیل به یک کمپانی Device + Cloud را هموارتر نماید. کرک اسکاگن (Kirk Skaugen)، که قبلا سمت معاون ارشد گروه‌های رایانش مشتری (Client Computing)، مرکز داده‌ها و سیستم‌های متصل در شرکت اینتل را بر عهده داشت، به‌تازگی به عنوان معاون اجرایی و رئیس بخش DCG (گروه مرکز داده‌ها) در لنوو منصوب شده است. همچنین، لورا کواتلا (Laura Quatela)، که در گذشته به عنوان معاون اجرایی بخش مالکیت معنوی در کمپانی فرانسوی آلکاتل-لوسنت و مدیر ارشد حقوقی در شرکت چند ملیتی ایستمن کُداک مشغول به کار بوده، سمت مدیر ارشد حقوقی و معاون ارشد را در لنوو عهده‌دار خواهد شد. دکتر یانگ روی (Yong Rui) نیز که قبلا قائم‌مقام مدیر عامل مرکز تحقیقاتی در آسیا بوده، از این پس به عنوان مدیر ارشد فناوری در کمپانی لنوو به فعالیت می‌پردازد. *

در ادامه نگاهی داریم به عملکرد بخش‌های مختلف کمپانی لنوو در سه‌ماهه منتهی به سپتامبر 2016:

• رایانه‌های شخصی و دیوایس‌های هوشمند (PCSD)

طی سه‌ماهه اخیر بخش PCSD — که رایانه‌های شخصی و تبلت‌ها را شامل می‌شود — به فروشی معادل 7.8 میلیارد دلار دست یافت که در قیاس با مدت مشابه سال گذشته 8 درصد افت داشته است. سود این بخش قبل از کسر مالیات، 405 میلیون دلار اعلام شده که با افزایش سالانه 3 درصد همراه بوده است. گفتنی است حاشیه سود این بخش نیز به لطف حاشیه سود خوبی که از فروش محصولات در چین و آمریکای شمالی به دست آمده، از 4.6 درصد در مدت مشابه سال قبل به 5.2 درصد افزایش یافت.

لنوو موفق شد در این فصل هم — برای چهاردهمین فصل متوالی — با در دست داشتن 21.5 درصد از سهم بازار PC و تبلت، جایگاه نخست عرضه این دو محصول در جهان را حفظ کرده و سهم خود را از بازارهای تمام مناطق جهان، به استثنای بازار آسیا-اقیانوسیه، افزایش دهد. به عنوان مثال لنوو توانست در بازار آمریکای شمالی — که با افتی 0.7 درصدی مواجه بود — 14.7 درصد رشد کند. بنابر آنچه در گزارش مالی لنوو آمده، بازار جهانی PC در فصل اخیر با 4.8 درصد افت همراه بوده ولی با این وجود لنوو در سه‌ماهه اخیر 14.5 میلیون دستگاه PC را به بازار عرضه کرده که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 3.2 درصد افت داشته است. همچنین در بازار تبلتی که شاهد افت 14.7 درصدی بوده، لنوو کمی بهتر از وضعیت کنونی صنعت عمل کرده که به عنوان نمونه می‌توان به رشد 19 درصدی عرضه تبلت‌های این کمپانی در داخل چین اشاره کرد.

• موبایل (MBG)

طی سه‌ماهه اخیر، فروش بخش موبایل — شامل محصولات و گوشی‌های با برند لنوو — با کاهشی 12 درصدی نسبت به فروش این بخش در سه‌ماهه سوم 2015، به 2 میلیارد دلار رسید، ولی اگر این رقم را با فروش سه‌ماهه دوم 2016 مقایسه کنیم، شاهد رشد چشمگیر 20 درصدی خواهیم بود. زیان قبل از کسر مالیات لنوو طی سه‌ماهه اخیر — با حاشیه سود -7.7 درصد، که نسبت به سه‌ماهه قبل، 4.4 درصد بهتر شده — 156 میلیون دلار اعلام شده است.

لنوو Phab 2 Pro

میزان عرضه محصولات بخش موبایل در سه‌ماهه سوم سال جاری میلادی، با رشد تقریبا 25 درصدی نسبت به سه ماهه قبل، به 14 میلیون دستگاه رسید. عرضه موبایل با برند لنوو در هر دو بازار هند و آسیا-اقیانوسیه همچنان با افزایش همراه بوده، به طوری که عرضه موبایل در هند در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، 15 درصد رشد کرده است. همچنین عرضه محصولات موتورولا نسبت به سه‌ماهه قبل تقریبا 40 درصد افزایش یافته که لنوو این افزایش را به عرضه اسمارت‌فون Moto G و عرضه موفقیت‌آمیز اسمارت‌فون‌ ماژولار و ماژول‌های جانبی آن — موسوم به “موتو ماد” (Moto Mods) — نسبت می‌دهد.

موتورولا Moto Z همراه با Moto Mods

لنوو در تلاش است تا تولید موتو مادها را برای استفاده در گوشی Moto Z گسترش دهد. برای این منظور، کمپانی لنوو با همکاری سایت سرمایه‌گذاری جمعی Indiegogo، به توسعه‌دهندگان کمک می‌کند تا پول کافی برای تجاری شدن ایده‌های آنها درباره موتو مادها را جمع‌آوری کنند. در این طرح از توسعه‌دهندگان خواسته شده تا قبل از اینکه فعالانه برای ایده‌های خود در خصوص موتو ماد هزینه کنند، ایده‌هایشان را به سایت Indiegogo بفرستند. توسعه‌دهندگانی که ایده‌هایشان از بیشترین میزان محبوبیت برخوردار باشد، این فرصت را خواهند داشت تا آنها را به صورت حضوری در اداره کل موتورولا ارائه نمایند. در نهایت توسعه‌دهندگانی که در این طرح برنده شوند، از این امتیاز بهره‌مند خواهند شد که تمام هزینه مورد نیاز برای تولید موتو ماد طراحی‌شده به وسیله آنها، از طرف Lenovo Capital و Verizon Ventures (نهادهای وابسته به دو کمپانی لنوو و Verizon) تأمین شود. لنوو در این زمینه می‌گوید: «می‌دانیم که نمی‌توانیم به تنهایی مولد تمام ایده‌های مربوط به موتو مادها باشیم، نوآوری حقیقی هم پشت درهای بسته اتفاق نمی‌افتد.»

• مرکز داده‌ها (DCG)

کسب‌وکار مرکز داده‌های لنوو — که سِرورها، ذخیره‌سازی، نرم‌افزار و خدمات را در بر می‌گیرد — در سه‌ماهه سوم سال 2016، حدود 1.1 میلیارد دلار فروش داشته که در قیاس با فروش این بخش در سه‌ماهه سوم 2015، از افتی 8 درصدی حکایت می‌کند. البته ناگفته نماند درآمد این بخش در چین و آمریکای لاتین به ترتیب با رشد سالانه 7 و 12 درصد همراه شده است. گفتنی است زیان قبل از کسر مالیات در سه‌ماهه اخیر — با حاشیه سود -13.1 درصد — به 141 میلیون دلار می‌رسد.

گزارش مالی لنوو از سه‌ماهه منتهی به سپتامبر – ادامه سلطه لنوو بر بازار PC

معرفی پردازنده گرافیکی Mali-G51 – سوغات ARM برای دنیای واقعیت مجازی

واحد خبر mobile.ir : با توجه به گسترش روزافزون فناوری “واقعیت مجازی”، کمپانی‌ها در پی یافتن راهی بوده‌اند تا بتوانند دیوایسی مقرون به صرفه را در اختیار کاربران قرار دهند. اما باید توجه داشت که بازی کردن در فناوری واقعیت مجازی با بازی روی نمایشگرهای معمولی بسیار متفاوت بوده و پردازنده گرافیکی خاص خود را می‌طلبد. در این میان شرکت ARM حرف جدیدی برای گفتن دارد. کمپانی ARM چند ماه پیش، مشخصات فنی معماری جدید GPUهای خود با نام Bifrost را منتشر و از اولین پردازنده گرافیکی طراحی‌شده بر مبنای این معماری با نام رونمایی کرده بود. از آن موقع تاکنون شاهد آن بوده‌ایم که Mali-G71 در چیپ‌ست‌هایی نظیر به کار گرفته شده است.

باید توجه داشت که Mali-G71 یک پردازنده گرافیکی رده بالا به حساب می‌آید اما آن دسته از شرکت‌های سازنده چیپ‌ست که قصد مهاجرت به معماری Bifrost را داشته و در عین حال به دنبال پردازنده گرافیکی مناسب برای گوشی‌های میان‌رده بودند، تکلیفی نامشخص داشته و دچار یک خلأ شده بودند. از این رو ARM برای جبران این خلأ اخیرا از طراحی یک GPU جدید با نام Mali-G51 — که به طور خاص برای استفاده در دیوایس‌های واقعیت مجازی طراحی شده — . گفتنی است این تراشه، دومین GPU شرکت ARM است که با استفاده از معماری جدید Bifrost طراحی می‌شود.

قبل از تشریح مشخصات Mali-G51، بد نیست به معماری Bifrost نیز نگاهی کوتاه داشته باشیم. قبل از Bifrost، معماری پردازنده‌های گرافیکی ARM دو بار مورد بازبینی عمده قرار گرفته بود. نخستین عنوان، معماری Utgard بود که از رابط برنامه‌نویسی OpenGL ES 2.0 پشتیبانی کرده و در طراحی GPUهایی مانند Mali-400 و Mali-470 مورد استفاده قرار گرفته بود. پس از آن شاهد معماری دیگری به نام Midgard بودیم که امکان پشتیبانی از مدل سایه‌زنی یکپارچه و رابط برنامه‌نویسی OpenGL ES 3.0 را نیز به چیپ‌ست اضافه می‌کرد. از جمله GPUهایی که بر اساس معماری Midgard ساخته شده‌اند می‌توان به Mali-T604 (به کار رفته در )، Mali-T760 (به کار رفته در ) و Mali-T880 (به کار رفته در های مجهز به پروسسور Exynos و ) اشاره کرد.

اما معماری Bifrost ضمن پشتیبانی از رابط برنامه‌نویسی گرافیکی Vulkan، از ویژگی انسجام کامل GPU یا GPU coherency نیز پشتیبانی می‌کند. انسجام کامل GPU موجب می‌شود که این قطعه برای CPU حکم یک همکار کامل را داشته باشد، نه یک برده و فرمانبردار. این بدان معناست که CPU و GPU برای خواندن از و نوشتن روی قسمت‌های یکسانی از حافظه، نیازی به کپی کردن داده‌ها از CPU به GPU و مجددا از GPU به CPU نخواهند داشت.

ویژگی بارز G71، بالاترین عملکرد ممکن در چارچوب میزان قدرت مجازش بود، اما ARM در طراحی G51 روی ارائه عملکرد مناسب در کوچک‌ترین سطح از سیلیکون تمرکز کرده است. سطح سیلیکونی کمتر باعث می‌شود قیمت تمام‌شده GPU پایین‌تر باشد، اما از آنجا که G51 بر اساس معماری Bifrost طراحی شده، به ویژگی‌هایی چون پشتیبانی از رابط برنامه‌نویسی Vulkan و انسجام کامل (full coherency) نیز مجهز است.

GPUهایی که بر اساس معماری Bifrost طراحی شده‌اند، از نظر فنی می‌توانند تا 32 هسته سایه‌زن (shader core) را پشتیبانی کنند. البته شرایط برای Mali-G51 کمی متفاوت است. سازوکار GPUهای Mali به این شکل بوده که همیشه برای هر چرخه کلاک، یک پیکسل در هسته سایه‌زن پردازش می‌شد. اما این روند برای نخستین بار در Mali-G51 تغییر کرده و این پردازنده از سایه‌زنِ پیکسل دوگانه استفاده می‌کند. این بدان معناست که هر سایه‌زن می‌تواند دو پیکسل را به طور همزمان پردازش کند. ترفند به کار رفته در این کار، آن است که سایه‌زن پیکسل دوگانه، در مقایسه با دو سایه‌زن کاملا مجزا، از سیلیکون کمتری استفاده کرده و در عین حال عملکرد آن افزایش می‌یابد.

تحت آرایش جدید به کار گرفته‌شده در Mali-G51، این پردازنده گرافیکی تا 3 سایه‌زن پیکسل دوگانه را شامل می‌شود و این یعنی Mali-G51 می‌تواند در هر کلاک، 6 پیکسل را پردازش نماید. عبارت MP6 در نام کامل این پردازنده (Mali-G51 MP6) نیز مؤید همین مطلب است.

ARM مدعی است، راندمان Mali-G51 نسبت به Mali-T830 حدود 60 درصد بهبود یافته که این افزایش بازدهی در نتیجه کاهش تعداد ترانزیستورها در این پردازنده (برای انجام یک وظیفه یکسان) و کاهش سایز آن است. به گفته ARM، میزان مصرف انرژی در Mali-G51 نیز در قیاس با Mali-T830 حدود 60 درصد کاهش یافته است. این دو ویژگی موجب شده تا اندازه Mali-G51 (با داشتن گره پردازشگر مشابه و سطوح عملکرد یکسان با Mali-T830) تا 30 درصد از Mali-T830 کوچک‌تر بوده و در حال حاضر کوچک‌ترین GPU در خانواده Mali باشد که از رابط برنامه‌نویسی Vulkan پشتیبانی می‌کند.

به گفته ARM، پردازنده جدید Mali-G51، فناوری واقعیت مجازی را در سال 2018 در دسترس عموم قرار خواهد داد. باید پذیرفت که این فناوری هنوز نوپا بوده و امکان تولید دیوایس‌هایی که مقرون به صرفه باشند در حال حاضر فراهم نیست. جالب است بدانیم ARM درباره “فضاهای مجازی” یا Virtual Spaces صحبت می‌کند؛ این فضاها محیط‌های کاملا تعاملی واقعیت مجازی نیستند، بلکه فضاهایی با محیط‌های ایستا بوده که با المان‌های تعاملی پر شده‌اند. هدف Virtual Spaces، اپلیکیشن‌های حوزه بیزنس است که در مقایسه با بازی‌ها ساده‌تر هستند.

علاوه بر پردازنده گرافیکی Mali-G51، کمپانی ARM پردازنده ویدئویی جدید خود را نیز معرفی کرد. افراد در بررسی چیپ‌ست‌ها، بیشتر به CPU و GPU توجه می‌کنند، ولی باید دانست یک چیپ‌ست به این دو قطعه محدود نمی‌شود. یکی از مهم‌ترین اجزای چیپ‌ست، پردازنده ویدئویی است.

ARM پردازنده ویدئویی جدید خود را — که قبلا با اسم رمزی Egil شناخته می‌شد — Mali-V61 نامگذاری کرده است. علاوه بر بازدهی بیشتر و عملکرد بهتر، از ویژگی‌های کلیدی V61 می‌توان به اضافه کردن کُدک VP9 و بهبود بخشیدن رمزنویسی HEVC اشاره کرد که در مقایسه با نسل پیشین کُدک‌ها تا 50 درصد در bit-rate صرفه‌جویی می‌کند. بنابراین کُدک جدید HEVC هزینه‌ها را کاهش داده و استریم کردن ویدئوهای 4K را نیز امکان‌پذیر می‌کند.

معرفی پردازنده گرافیکی Mali-G51 – سوغات ARM برای دنیای واقعیت مجازی

نقد فیلم روز استقلال: بازخیز – Independence Day: Resurgance

دنباله فیلم روز استقلال با نام Resurgance پس از ۲۰ سال ساخته شد و به نقد آن پرداخته است.

نقد فیلم روز استقلال: بازخیز – Independence Day: Resurgance

پیش‌بینی گارتنر از بازار دیوایس‌ها – افت میزان عرضه برای دومین سال متوالی

واحد خبر mobile.ir : مؤسسه تحقیقاتی گارتنر در روز پنجشنبه 6 اکتبر 2016 (15 مهر 1395) پیش‌بینی خود از عرضه دیوایس‌های الکترونیکی در سال 2016 و سال بعد از آن را . طبق این پیش‌بینی، انتظار می‌رود عرضه جهانی دیوایس‌های الکترونیکی (شامل رایانه‌های شخصی، تبلت‌ها، فراموبایل‌ها و تلفن‌های همراه) در سال 2016 حدود 3 درصد افت کند. با این حساب، این دومین سال متوالی است که بازار دیوایس‌ها با رشد منفی مواجه می‌شود، چرا که در سال 2015 نیز افت 0.75 درصدی را تجربه کرده بود. فراموبایل‌های یا Ultramobiles دسته‌بندی جدیدی در گزار‌ش‌های گارتنر به شمار می‌روند که به دیوایس‌های پردازشی سبک‌وزن با اندازه متوسط اطلاق می‌شوند که طیف آنها از تبلت‌ها تا PCهای باریک و سبک و دستگاه‌های تبدیل‌شونده گسترده شده است.

رانجیت اتوال (Ranjit Atwal)، از مدیران تحقیقاتی مؤسسه گارتنر، وضعیت بازار را این‌گونه توصیف می‌کند: «بازار جهانی دیوایس‌ها به این زودی‌ها در مسیر بازگشت به رشد تک-رقمی قرار نمی‌گیرد.» برآورد می‌شود رشد بازار در 5 سال آینده راکد باقی بماند. طبق پیش‌بینی گارتنر، به جز فراموبایل‌های پیشرفته و گوشی‌های سطح پایین — که انتظار می‌رود در سال جاری میلادی به رشد تک رقمی برسند — بقیه بخش‌ها در سال 2016 با افت مواجه خواهند شد.

به گفته اتوال، پیش‌بینی می‌شود فراموبایل‌های پیشرفته از عملکرد به هم پیوسته و یکپارچه‌شدن پلتفرم سی‌پی‌یو اینتل و ویندوز 10 بهره‌مند گردند.

میزان عرضه جهانی دیوایس‌ها برحسب نوع دستگاه از سال 2015 تا سال 2018 بر حسب میلیون عدد

فراموبایل‌های دسته Premium شامل دسته‌ای از محصولات همچون MacBook Air (محصول ) و کلیه محصولات مجهز به ویندوز 10 و دارای پردازنده‌های منطبق بر معماری Intel x86 می‌شوند.

فراموبایل‌های دسته Basic and Utility Tablets عبارتند از دیوایس‌هایی نظیر خانواده iPad و آی‌پد مینی، Galaxy Tab S2 ،Amazon Fire HD ،Lenovo Yoga Tab 3 و Acer Iconica One.

پیش‌بینی می‌شود بازار رایانه‌های شخصی در سال 2016 با افتی 8 درصدی مواجه شود؛ سالی که در آن تعداد PCهای فعال به حداقل تعداد خود خواهد رسید و چرخه تعویض قطعات توسط کاربران نیز متوقف می‌شود. اتوال معتقد است تأثیر کاهش ارزش ارز بر بازار روز به روز کمتر می‌شود. به گفته وی «از سه‌ماهه دوم سال 2015 که کمترین تأثیر را از کاهش ارزش ارز پذیرفته بود، سه‌ماهه دوم سال 2016 اولین [سه‌ماهه در این زمینه] بوده است.» مناطقی نظیر اروپای غربی، که در سال 2015 شاهد کاهش چشمگیر ارزش یورو و افزایش قیمت PC بود، سرانجام در سه‌ماهه دوم سال 2016 به سطح رشد راکد -0.9 رسید که قبل از آن نیز چهار سال افت متوالی را تجربه کرده بود.

اگر همین شرایط حاکم باشد، بدان معناست که فروش رایانه‌های شخصی در سال 2016 به کمترین میزان خود خواهد رسید. البته به دنبال خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، بازار PC در اروپای غربی همچنان شرایط دشواری را تجربه خواهد کرد. اتوال بر این باور است که سازندگان دیوایس‌های الکترونیکی تأثیر کاهش ارزش پوند بر بازار را به دو روش تعدیل می‌کنند. در روش اول، آنها از احتمال افت تک رقمی در هزینه قطعات PC در سال 2016 استفاده می‌کنند. اما در روش دوم برای اینکه قیمت‌هایشان را پایین نگه دارند، به ناچار از کیفیت PCهایی که تولید می‌کنند می‌کاهند. مؤسسه گارتنر، با در نظر گرفتن این تغییرات، پیش‌بینی می‌کند که قیمت رایانه‌های شخصی در انگلستان در سال 2017، کمتر از 10 درصد افزایش یابد.

برای اینکه بازار PC در سال 2017 با افت مواجه نشده و به رشد صفر برسد، نیازمند شکوفایی در هزینه‌های کسب‌وکارها است. اتوال در ادامه گفت: «موجودی رایانه‌های شخصی مجهز به ویندوز 8 بایستی ترخیص شده و کسب‌وکارهای بزرگ در بازارهای توسعه‌یافته در پی آن هستند که تا سال 2018 به ویندوز 10 روی آورند.» به علاوه، سخت‌افزارهای مقرون‌به‌صرفه‌تر و محتوای واقعیت مجازی (نظیر بازی‌ها، داستان‌ها و دیگر اشکال سرگرمی) — که به‌طور فزاینده‌ای در دسترس هستند — خریداران PC در بخش مصرفی را قادر می‌سازد تا به منظور تجربه پیشنهادهای فراگیر، اقدام به ارتقای رایانه‌های خود کنند.

بنا بر پیش‌بینی گارتنر، مجموع عرضه تلفن همراه در سال 2016، حدود 1.6 درصد افت خواهد کرد. اگر این پیش‌بینی درست باشد، 2016 دومین سال متوالی خواهد بود که در آن عرضه تلفن‌های همراه با رشد منفی مواجه می‌گردد. در این میان، بخش گوشی‌های هوشمند، هرچند کندتر از سال‌های قبل، به رشد خود ادامه داده و انتظار می‌رود میزان عرضه اسمارت‌فون در سال 2016 به 1.5 میلیارد دستگاه برسد. روبرتا کوتزا (Roberta Cozza)، از دیگر مدیران تحقیقاتی مؤسسه گارتنر، با اشاره به اینکه این امر جای تعجب ندارد می‌گوید بازار اسمارت‌فون در حال تکامل یافتن بوده و گوشی‌هایی که روز به روز قابلیت‌های بیشتری پیدا کرده و بادوام‌تر می‌شوند، در حال اشباع کردن این بازار هستند. گفتنی است طبق پیش‌بینی گارتنر، عرضه جهانی تلفن‌های همراه در سال 2017 مجددا با رشد مثبت همراه خواهد شد. طبق این برآورد، عرضه گوشی‌های موبایل با 1.2 درصد رشد، از 1.887 میلیارد دستگاه در سال جاری میلادی به 1.910 میلیارد دستگاه در سال 2017 افزایش خواهد یافت. همچنین با پیش‌بینی عرضه 1.933 میلیارد دستگاه تلفن همراه در سال 2018، رشد میزان عرضه جهانی موبایل در این سال برابر با 1.2 درصد خواهد بود.

هواوی آنر 8

سازندگان چینی با تولید بیشتر گوشی‌های پیشرفته در قیمت‌های مناسب موجب می‌شوند که بازار اندروید در سال 2016 همچنان به قدرتمند شدن خود ادامه دهد. علی‌رغم عرضه آیفون 7، گارتنر پیش‌بینی می‌کند عملکرد اپل در سال 2016 از لحاظ تعداد دستگاه‌های عرضه‌شده در این سال، نسبت به سال قبل از آن ضعیف‌تر باشد، چرا که پس از عرضه قدرتمند آیفون در سال 2015، میزان عرضه این دیوایس در سال جاری میلادی به ثبات رسیده است. در نتیجه طبق برآورد گارتنر بازار اسمارت‌فون در سال 2016 تنها 4.5 درصد رشد خواهد داشت که در این میان بازار گوشی‌های هوشمند پیشرفته با افت 1.1 درصدی همراه خواهد بود.

به گفته کوتزا، با شروع چرخه‌های قوی‌ترِ جایگزینی و انتظار برای ورود یک آیفون جدید در سال آینده پیش‌بینی می‌شود بازار اسمارت‌فون‌های پیشرفته در سال 2017 به رشد 3.5 درصدی بازگردد. انتظار می‌رود آیفون بعدی اپل از طراحی و ویژگی‌های جدیدی برخوردار بوده و این امر به اندازه‌ای جذاب باشد تا کاربرانی که قصد تعویض گوشی دارند را متقاعد به خرید کند.

طبق پیش‌بینی گارتنر، عرضه جهانی تبلت در سال 2016 همچنان با افت همراه خواهد بود. پیش‌بینی می‌شود میزان عرضه تبلت با افت 9.7 درصدی از 196 میلیون دستگاه در سال 2015 به 177 میلیون دستگاه در سال جاری میلادی کاهش یابد. در سال 2017 میزان این افت کمتر بوده و با عرضه 173 میلیون دستگاه تبلت، به 2.3 درصد خواهد رسید. طبق برآورد گارتنر، در سال 2018 میزان افت در این بخش به صفر رسیده و می‌تواند حاکی از بازگشت به رشد در سال 2019 باشد.

پیش‌بینی گارتنر از بازار دیوایس‌ها – افت میزان عرضه برای دومین سال متوالی

معرفی Pixel و Pixel XL – پرچمدارهای نوظهور گوگل

واحد خبر mobile.ir : از سال 2010 تا به امروز، گوگل همه ساله با مشارکت دیگر کمپانی‌ها، یک یا دو اسمارت‌فون را با برند نکسوس به بازار عرضه کرده است. هدف اصلی گوگل از این کار به نمایش گذاشتن نسخه خالص اندروید — بدون هیچ‌گونه پوسته دیگر — بوده است. به عبارت دیگر عرضه مدل‌های مختلف نکسوس فرصتی برای گوگل بوده که به همه بگوید “اندروید این است”. اما امسال شاهد تغییرات بزرگی در روند هر ساله گوگل هستیم. بزرگ‌ترین تغییر، تبدیل برنامه Nexus به Pixel است. پس از ماه‌ها شایعه سرانجام گوگل از اسمارت‌فون‌های جدید خود با نام‌های Pixel و Pixel XL . این دو گوشی، اولین اسمارت‌فون‌های پرچمدار گوگل هستند که از برند نکسوس استفاده نمی‌کنند.

این صرفا یک تغییر نام نیست، بلکه این دو اسمارت‌فون، بزرگ‌ترین ایده‌های گوگل درباره نحوه تعامل با دیوایس‌ها را نشان می‌دهند. Pixel و Pixel XL هنوز هم بسیاری از خصوصیات نکسوس‌های کلاسیک را حفظ کرده‌اند. به عنوان مثال این دو گوشی مانند نکسوس‌های قبلی، بدون هیچ‌گونه اعمال تغییر در سیستم‌عامل (مثلا رابط کاربری یا پوسته سفارشی) تولید شده و درنتیجه خالص‌ترین نسخه اندروید را دارا خواهند بود. همچنین هر دو گوشی جزو اولین اسمارت‌فون‌هایی خواهند بود که آپدیت‌های گوگل را دریافت می‌کنند.

گوگل هنوز به طور رسمی شرکت سازنده این دو گوشی را اعلام نکرده، اما آنگونه که مشخص شده گوگل این بار نیز — همانند نکسوس وان — با وارد همکاری شده است. برخی منابع خبری چندی پیش اعلام کرده بودند که گوگل در پی آن بوده تا علاوه بر تأمین نرم‌افزار، در طراحی سخت‌افزاری این گوشی‌ها نیز نقش پررنگ‌تری داشته و شرکت سازنده را به جای شریک به یک پیمانکار تبدیل کند، که این امر با مواردی همچون حذف لوگوی شرکت سازنده به وضوح رخ داده است.

اسمارت‌فون‌های Pixel و Pixel XL از بسیاری جهات شبیه هم هستند. یکی از تفاوت‌های بارز آنها در اندازه گوشی‌هاست. Pixel گوشی کوچک‌تر بوده و در ابعاد 8.5-7.3×69.5×143.8 میلی‌متر طراحی شده و 143 گرم وزن دارد. Pixel XL — همانطور که از اسمش بر می‌آید — برادر بزرگ‌تر بوده و ابعادی معادل 8.5-7.3×75.7×154.7 میلی‌متر و وزنی برابر با 168 گرم دارد.

طراحی ظاهر هر دو گوشی یکسان بوده و قاب پشتی آنها ترکیبی از فلز و شیشه است، به این شکل که یک سوم بالایی آن از یک پنل شیشه‌ای تشکیل شده و دو سوم بقیه از جنس آلومینیوم است. گفتنی است، سنسور اثر انگشت (که در این گوشی‌ها Pixel Imprint نامیده شده) و لنز و فلش دوربین همگی در پنل شیشه‌ای قرار دارند.

Pixel صفحه نمایشی به اندازه 5 اینچ داشته و از رزولوشن فول اچ‌دی (1080×1920 پیکسل) برخوردار است که تراکم پیکسلی 441 ppi را به دست می‌دهد. اما Pixel XL یک سر و گردن بالاتر از Pixel بوده و از نمایشگری 5.5 اینچی با رزولوشن Quad HD (یا1440×2560 پیکسل) بهره می‌برد که تراکم پیکسلی آن را به 534 پیکسل در اینچ می‌رساند. صفحه نمایش هر دو گوشی با تکنولوژی AMOLED ساخته شده و به پوشش محافظ Corning Gorilla Glass 4 با لبه‌های گرد (موسوم به طراحی 2.5D) مجهز شده است.

دوربین اصلی هر دو گوشی از لحاظ وضوح تفاوتی با دوربین — عرضه‌شده در سال گذشته — نداشته و رزولوشنی برابر با 12.3 مگاپیکسل دارد. اندازه پیکسل‌های دوربین اصلی در هر دو گوشی 1.55 میکرون عنوان شده و گشودگی دیافراگم لنز آنها برابر با f/2.0 است، لذا احتمالا عملکرد این دوربین در محیط‌های کم‌نور به پای دوربین‌های (با گشودگی دیافراگم f/1.8) و (با گشودگی دیافراگم f/1.7) نمی‌رسد. برخلاف بسیاری از پرچمدارها، دوربین این دو گوشی فاقد لرزه‌گیر اپتیکال (OIS) است، اما از قابلیت ژیروسکوپی جدیدی بهره می‌برد که به موجب آن عمل لرزه‌گیری در هنگام برداشت ویدیو انجام می‌شود. قابلیتی به نام HDR+ به صورت پیش‌فرض در هر دو گوشی پیش‌بینی شده که با ترکیب چندین عکس با هم، نویز را به حداقل رسانده و دامنه دینامیکی را گسترش می‌دهد و به همین دلیل در شرایط چالش‌برانگیز نیز به گفته شرکت سازنده تصاویری واضح با رنگ‌هایی زنده به دست می‌دهد.

همچنین شاهد فیچری به نام Smartburst هستیم که گفته می‌شود برای عکس گرفتن از سوژه‌های در حال حرکت مناسب است. به علاوه، گوگل مدعی است که عملکرد این دوربین بسیار سریع بوده و کوتاه‌ترین زمان مورد نیاز برای برداشت تصویر را در بین سایر اسمارت‌فون‌ها در اختیار دارد. از دیگر امکانات دوربین این دو اسمارت‌فون می‌توان به دو فلش LED با توناژ رنگی متفاوت، فوکوس لمسی، فناوری تشخیص چهره، تصویربرداری با دامنه دینامیکی بالا (HDR) و فوکوس خودکار (در دو نوع تشخیص فاز و لیزری) اشاره کرد. ناگفته نماند، دوربین ثانویه هر دو گوشی نیز — باز هم مانند Nexus 6P — وضوحی معادل 8 مگاپیکسل دارد.

یکی از نکات قابل توجه درباره اسمارت‌فون‌های Pixel و Pixel XL این است که بنابر آنچه در وب‌سایت DxOMark (از سایت‌های تخصصی بررسی و امتیازدهی به دوربین‌ها) آمده، دوربین پرچمدارهای جدید گوگل با کسب امتیاز 89 — که تاکنون بالاترین امتیاز ثبت‌شده برای دوربین دستگاه‌های موبایل در این سایت به شمار می‌رود — عنوان بهترین دوربین اسمارت‌فون را به خود اختصاص داده‌ است.

گوشی‌های جدید گوگل از لحاظ سخت‌افزاری پیشرفت شایانی نسبت به مدل‌های سال قبل این کمپانی داشته‌اند. Pixel و Pixel XL از چیپ‌ست اسنپدراگون 821 بهره برده و این بدان معناست که پخش ویدئوی 4K و اجرای چندین اپلیکیشن در آن واحد در این دو گوشی به مراتب بهتر از Nexus 6P (با پروسسور اسنپدراگون 810) خواهد بود. چیپ‌ست 4 هسته‌ای اسنپدراگون 821، مشتمل بر 2 هسته پردازشی 2.15 گیگاهرتزی و 2 هسته پردازشی 1.6 گیگاهرتزی Kryo بوده و از واحد پردازش گرافیکی Adreno 530 بهره می‌برد. هر دو اسمارت‌فون از 4 گیگابایت حافظه RAM برخوردار بوده و گوگل برای حافظه داخلی آنها دو گزینه 32 یا 128 گیگابایتی را به کاربران ارائه می‌دهد. گفتنی است Pixel و Pixel XL مانند سری گوشی‌های نکسوس (به جز نکسوس وان) فاقد اسلات کارت حافظه هستند.

هر دو اسمارت‌فون به نسخه 7.1 اندروید نوقا مجهزند. گوگل این دو گوشی را با لانچری اختصاصی به نام Pixel Launcher عرضه کرده که در آن آیکون تمامی اپلیکیشن‌ها — مثل آیکون کروم — دایره شکل است. اپلیکیشن چت تصویری Google Duo نیز به صورت پیش‌فرض در هر دو اسمارت‌فون به چشم می‌خورد. گفتنی است Pixel و Pixel XL نخستین اسمارت‌فون‌هایی هستند که از ابتدا به دستیار صوتی Google Assistant مجهزند.

Google Assistant با گفتن “OK Google” و یا فشار دادن و نگه داشتن دکمه home فعال می‌گردد. Google Assistant تا حدی به Siri شباهت دارد ولی تفاوت جدی این دو در آن است که مغز متفکر Google Assistant موتور جست‌وجوی گوگل است و لذا می‌تواند سؤالات جزئی‌تری را پاسخ داده و کارهای پیچیده‌تری را انجام دهد. به عنوان مثال کاربر با گفتن یا نوشتن جمله‌ای مثل “show me my photos from last October” (عکس‌های اکتبر سال گذشته من را نشان بده) می‌تواند به عکس‌های ذخیره‌ شده در گوشی که در اکتبر سال قبل گرفته شده‌اند دسترسی پیدا کند. گوگل Assistant ظاهرا تنها در اختیار گوشی‌های پیکسل قرار گرفته و دیگر دیوایس‌هایی که در آینده به اندروید 7.1 مجهز می‌شوند به این قابلیت دسترسی ندارند.

با توجه به پشتیبانی اسنپدراگون 821 از واقعیت مجازی، هر دو گوشی اولین دیوایس‌هایی هستند که از بستر لازم برای اجرای DayDream (پلتفرم واقعیت مجازی گوگل) برخوردارند. بد نیست بدانیم گوگل به‌تازگی از هدست واقعیت مجازی جدید خود به نام DayDream View نیز با قیمت 79 دلار رونمایی کرده است.

یکی از گزینه‌های جلب مشتری گوگل برای این دو اسمارت‌فون جدید، ارائه فضای ذخیره‌سازی ابری نامحدود برای عکس‌ها و فیلم‌هایی‌ است که با این گوشی‌ها گرفته می‌شوند. این گزینه تا حدی شبیه قابلیت بک‌آپ در اپلیکیشن Google Photos است، با این تفاوت که دیگر خبری از محدودیت حجم و فشرده‌سازی نبوده و حتی می‌توان ویدئوهای 4K گرفته ‌شده با این گوشی‌ها را نیز در فضای ابری ذخیره کرد.

ظرفیت باتری در Pixel معادل 2770 میلی‌آمپر ساعت عنوان شده و Pixel XL، با توجه به صفحه بزرگ‌تر و رزولوشن بیشتر نمایشگر، از یک باتری 3450 میلی‌آمپر ساعتی برخوردار است. هر دو باتری به تکنولوژی شارژ سریع مجهزند که به گفته گوگل تنها با 15 دقیقه شارژ، می‌تواند به مدت 7 ساعت انرژی لازم برای عملکردهای اسمارت‌فون‌ها را فراهم نماید. گفتنی است هر دو باتری از نوع داخلی و غیرقابل جداسازی هستند.

به گفته برخی کارشناسان هدف گوگل از ارائه این دو پرچمدار، رقابت با آیفون‌های و بوده، اما بر خلاف آیفون‌های جدید اپل و بسیاری از دیگر پرچمدارهای اندرویدی، گوشی‌های جدید گوگل ضد آب و ضد گرد و غبار نیستند. اما نکته امیدوارکننده اینجاست که برخلاف آیفون 7 و 7 پلاس که فاقد درگاه USB Type-C هستند، پرچمدارهای جدید گوگل برای شارژ و انتقال داده به این درگاه مجهزند. تصمیم گوگل برای استفاده از USB Type-C قطعا نقش به‌سزایی در گسترش و مقبولیت این استاندارد خواهد داشت.

اسمارت‌فون‌های Pixel و Pixel XL در رنگ‌های مشکی، نقره‌ای و آبی تولید شده و از 20 اکتبر (29 مهر) در دسترس مشتریان قرار خواهد گرفت. ثبت پیش‌سفارش‌ برای این دو محصول در کشورهایی چون بریتانیا، آمریکا، استرالیا، کانادا و آلمان از 4 اکتبر در Google Store شروع شده است.

قیمت گوشی Pixel در مدل 32 گیگابایتی 649 دلار و در مدل 128 گیگابایتی 749 دلار اعلام شده است. همچنین گوگل گوشی Pixel XL را در مدل‌های 32 و 128 گیگابایتی به ترتیب 769 و 869 دلار قیمت‌گذاری کرده است. شایان ذکر است رنگ آبی این گوشی در انحصار اپراتور آمریکایی Verizon بوده و به حافظه داخلی 32 گیگابایتی محدود می‌شود.

معرفی Pixel و Pixel XL – پرچمدارهای نوظهور گوگل

آموزش Codeigniter – جلسه هفتم: کتابخانه ها

در این جلسه‌ از قصد داریم تا در مورد کتابخانه‌های این فریم‌ورک بحث کنیم.

آموزش Codeigniter – جلسه هفتم: کتابخانه ها

تکنولوژی Clear Sight – حرف تازه کوالکام در دنیای عکاسی

واحد خبر mobile.ir : چند سالی است که سازندگان اسمارت‌فون، ساخت گوشی‌هایی با 2 لنز دوربین در پشت دستگاه را در دستور کار خود قرار داده‌اند. به عنوان نمونه در ابتدا را داشتیم که با 2 دوربین اصلی 5 مگاپیکسلی عکس و فیلم را به شیوه 3 بعدی ضبط می‌کرد. پس از آن می‌توانیم به اشاره کنیم که با 2 لنز دوربین در پشت، تعجب خیلی‌ها را برانگیخته بود. اخیرا نیز شاهد عرضه پرچمدارهایی چون (با 2 دوربین 16 مگاپیکسلی) و (با 2 دوربین 12 مگاپیکسلی) بوده‌ایم که طبق ادعای شرکت‌های سازنده، حرف‌های زیادی در عرصه عکاسی برای گفتن دارند. در این میان کمپانی کوالکام نیز بیکار ننشسته و جدیدترین تکنولوژی خود در دنیای عکاسی را رو کرده است.

شرکت کوالکام در روز چهارشنبه 14 سپتامبر 2016 (24 شهریور 1395) در وب‌سایت شرکت، از تکنولوژی جدید خود در دوربین اسمارت‌فون‌ها . این تکنولوژی — که Clear Sight نام گرفته — با استفاده از پردازنده‌های سیگنال تصویری یا در اصطلاح ISPهای Qualcomm Spectra محقق شده و محصول کار آزمایشگاه‌های مهندسی کمپانی کوالکام است. به گفته کوالکام این فناوری از ساختار چشم انسان الهام گرفته و طوری طراحی شده که بتواند در نور کم عکس‌هایی با دامنه دینامیکی و شارپ‌نس بهتر و نویز کمتر بگیرد.

مقایسه این تکنولوژی با چشم انسان، قیاس خوبی است چرا که سلول‌های گیرنده نور در شبکیه از دو نوع یاخته‌های مخروطی و یاخته‌های استوانه‌ای تشکیل می‌شوند. یاخته‌های مخروطی در دریافت رنگ‌ها بسیار قوی هستند ولی برای این کار به نور زیادی نیاز دارند. در مقابل، یاخته‌های استوانه‌ای می‌توانند در محیط‌های کم‌نور، به‌خوبی نور را جذب کنند، اما در دریافت رنگ ضعیفند. حال کوالکام مدعی شده که فناوری Clear Sight با الگو گرفتن از یاخته‌های مخروطی و استوانه‌ای، می‌تواند تصویری با کنتراست و روشنایی مناسب تولید کند.

فناوری Clear Sight برای دیوایس‌هایی که 2 دوربین دارند طراحی شده که هریک از این 2 دوربین بایستی لنز و سنسور مخصوص به خود را داشته باشند. لنزهای این دوربین‌ها — همانند 2 چشم انسان — باید فاصله کانونی یکسانی داشته باشند، به این معنی که هر دو مسافت یکسانی را ببینند. اما هر دوربین از سنسوری متفاوت بهره می‌برد: یک دوربین دارای سنسور تصویر رنگی بوده که از یاخته‌های مخروطی الهام گرفته و دوربین دیگر از سنسور تصویر سیاه‌وسفید بهره می‌برد تا با شبیه‌سازی کار یاخته‌های استوانه‌ای بتواند نور بیشتری را جذب کند.

از لحاظ فنی، سنسورهای رنگی و سیاه‌وسفید عملا یکی هستند، به جز اینکه یک تفاوت کوچک با هم دارند: فیلتر رنگ در لایه بالایی سنسور سیاه‌وسفید برداشته شده است. بدون این فیلتر، سنسور نمی‌تواند رنگ را دریافت کند ولی در عوض توانایی آن در جذب نور به گفته کوالکام تا 3 برابر افزایش می‌یابد. این قابلیت، به‌ویژه در محیط‌های کم‌نور، کارآمد خواهد بود.

بدون وجود فیلتر رنگ، این تصاویر سیاه‌وسفید، کنتراست به مراتب بهتری خواهند داشت و در محیط‌های کم نور شارپ‌نس، بهبود یافته و نویز نیز کمتر خواهد بود. حال اگر اطلاعات مربوط به رنگ — که از سنسور دیگر به دست آمده — را با عکس قبلی ادغام کنیم، به قول کوالکام تصویری فوق‌العاده خواهیم داشت.

در حال حاضر تکنولوژی Clear Sight در چیپ‌ست‌های پیشرفته اسنپدراگون 820 و پشتیبانی می‌شود. همانطور که گفته شد عاملی که تکنولوژی Clear Sight را محقق می‌سازد وجود پردازنده‌ سیگنال تصویری یا ISP خاصی به نام Qualcomm Spectra در قلب این چیپ‌ست‌هاست. این پردازنده به گونه‌ای طراحی شده تا بتواند داده‌هایی که همزمان از هر دو دوربین دریافت می‌کند را ادغام و به‌سرعت پردازش نماید. حاصل این کار تصاویری خواهد بود که طبق ادعای کوالکام حتی در محیط‌های کم‌نور نیز از کیفیت بالایی برخوردارند. بنابر آنچه در وب‌سایت کوالکام آمده، پردازنده Qualcomm Spectra، الگوریتم‌هایی را به کار می‌بندد تا بتواند تصاویر گرفته‌‌شده توسط 2 دوربین را به شکلی هوشمند با یکدیگر ترکیب کند. به یک صورت می‌توان Clear Sight را به فناوری HDR (دامنه دینامیکی بالا) تشبیه کرد؛ جایی که چندین عکس — که با نوردهی‌های متفاوت گرفته شده‌اند — با هم ادغام شده و در نهایت تصویر جذاب‌تری به دست می‌دهند.

تکنولوژی Clear Sight از یک ماژول سخت‌افزاری کاملا یکپارچه (دارای 2 دوربین) به اضافه الگوریتم‌های محاسباتی نور کم تشکیل شده است که ISPهای Qualcomm Spectra را قادر می‌سازد تا بتوانند همزمان عکس گرفته و عکس‌ها را بلافاصله با کیفیت بالا (حتی در نور کم) با هم ترکیب کنند.

فناوری Clear Sight در اسمارت‌فون LG V20 پشتیبانی نمی‌شود چرا که میدان دید لنزهای 2 دوربین در این گوشی متفاوتند. می‌توان گفت با بهره‌مندی از دو لنز ساخت شرکت لایکای آلمان، در حال حاضر بیش از هر گوشی دیگری در بازار به تکنولوژی Clear Sight نزدیک شده، اما این دیوایس از فناوری انحصاری خود استفاده می‌کند. کوالکام درباره دیوایس یا دیوایس‌هایی که در حال حاضر یا در آینده از تکنولوژی Clear Sight پشتیبانی می‌کنند، حرفی نزده اما به احتمال زیاد در اوایل سال 2017 شاهد اسمارت‌فون‌هایی خواهیم بود که با این فناوری وارد بازار شوند.

تکنولوژی Clear Sight – حرف تازه کوالکام در دنیای عکاسی

آشنایی با انواع تکنولوژی‌های ارتباط بی‌سیم نوری – بخش دوم : طیف نور قابل مشاهده

واحد خبر mobile.ir : چنان که در اشاره شد، ارتباط بی‌سیم نوری(OWC)، نوعی راهکار ارتباطی برای انتقال اطلاعات است که در آن از اشعه‌های نور قابل مشاهده (VL)، مادون قرمز (IR) و یا فرابنفش (UV) برای انتقال سیگنال‌ها استفاده می‌شود. در این مطلب قصد داریم شما را با تکنولوژی ارتباطات بی‌سیم نوری مبتنی بر طیف نور قابل مشاهده آشنا کنیم. VLC یا Visible light communication به نوعی از ارتباطات بی‌سیم نوری اطلاق می‌شود که برای انتقال داده‌ها از طیف نور قابل مشاهده با محدوده فرکانسی 400 تا 800 هرتز استفاده می‌کند. سیستم‌های VLC قادرند سیگنال‌های داده را با استفاده از لامپ‌های فلورسنت با سرعتی در حدود 10 کیلوبیت بر ثانیه و یا با استفاده از لامپ‌های LED با سرعتی بیش از 1.5 گیگابیت در ثانیه بر ثانیه انتقال دهند.

نور قابل مشاهده بخشی کوچک از طیف امواج الکترومغناطیسی‌ است

روش کلی عملکرد این گونه سیستم‌ها به این ترتیب است که داده‌ها در قالب سیگنال‌های نوری از طریق یک منبع نور (در این مورد لامپ‌های فلورسنت یا LED) ارسال گردیده و در مقصد توسط دیودهای حساس به نور دریافت می‌گردد. Photodiode یا دیود حساس به نور، فوتون‌های نور را جذب نموده و به جریان الکتریکی تبدیل می‌نماید. در برخی سیستم‌های VLC، دستگاه‌ الکترونیکی خاصی مجهز به یک دیود حساس به نور، برای دریافت سیگنال‌ها طراحی می‌شود. اما در بعضی دیگر از این سیستم‌ها، یک دوربین دیجیتالی عادی و یا دوربین به کار رفته روی یک گوشی هوشمند می‌تواند نقش دریافت کننده سیگنال‌ها را ایفا کند. چرا که حسگر تصویر به کار رفته در این دوربین‌ها در واقع آرایه‌ای‌ست از دیود‌های حساس به نور که برای برخی کاربردها می‌تواند بهتر و کارآمد‌تر از یک دیود منفرد باشد. از چنین حسگری می‌توان برای برقراری یک ارتباط چند-کاناله با یک ارسال کننده، یا ارتباط با چند منبع نوری بهره گرفت.

به بیان ساده‌تر، مکانیزم کلی کار سیستم‌های VLC به این ترتیب است که برای انتقال داده‌ها –که اساسا در قالب کدهای دودویی هستند–، لامپ‌های تولید کننده نور با سرعتی بسیار بالا خاموش و روشن می‌شوند. در مقصد یک یا چند دیود حساس به نور حالت‌های خاموش و روشن را حس نموده، هر حالت خاموش را به عدد صفر و هر حالت روشن را به عدد یک تفسیر و به سیگنال‌های الکتریکی قابل درک توسط سیستم‌های کامپیوتری تبدیل می‌نماید. سرعت خاموش و روشن شدن این لامپ‌ها آن قدر بالاست که توسط چشم انسان قابل تشخیص نبوده و لامپ‌های ارسال کننده سیگنال‌های نوری در بسیاری از این سیستم‌های VLC، قادر به ایفای نقش نوردهی محیطی همچون سایر لامپ‌ها هستند. منبع نور مورد استفاده توسط بسیاری از این سیستم‌ها، همان لامپ‌های LED عادی هستند که توسط یک ریزپردازنده نه چندان پیشرفته کنترل می‌شوند. بنابراین می‌توان گفت که سیستم‌های VLC به طور معمول جزو کم هزینه‌ترین راهکار‌های ارتباط بی‌سیم نوری به شمار می‌روند.

تاریخچه و کاربردها

کار تحقیق و توسعه سیستم‌های VLC مدرن از سال 2003 به طور جدی آغاز گردید. در آن سال محققین آزمایشگاه Nakagawa در دانشگاه Keio ژاپن موفق شدند تا از LED ها برای انتقال داده به کمک نور استفاده کنند. به دنبال این موفقیت، پروژه‌های تحقیقاتی مختلفی در سرتاسر دنیا برای توسعه سیستم‌های VLC آغاز گردید. از جمله مهم‌ترین این پروژه‌ها می‌توان به Smart Lighting Engineering Centre، Omega Project، COWA، ByteLight، D-Light Project،Li-Fi ، UC-Light Centre، و همچنین اشاره نمود. Li-Fi یکی از مهم‌ترین و موفق‌ترین این پروژه‌هاست که تا کنون پیشرفت‌های چشمگیری داشته است. پیشنهاد می‌کنیم تا در صورت تمایل به مطالعه مطلبی مجزا که قبلا در خصوص منتشر نموده‌ایم، بپردازید.

در ژانویه سال 2010 میلادی، یک تیم متشکل از محققین شرکت زیمنس و موسسه ارتباطات راه دور Fraunhofer در برلین، انتقال داده با سرعت 500 مگابیت بر ثانیه و در فاصله‌ای 5 متری را به کمک یک LED سفید به نمایش گذاشتند. آن‌ها همچنین انتقال داده‌ها در فواصلی دورتر را تا سرعت 100 مگابیت بر ثانیه و با استفاده از 5 لامپ LED با موفقیت آزمایش نمودند. پس از آن در جولای 2012 2011 و در یکی از کنفرانس‌های زنده TED، انتقال ویدئوی HD به کمک یک لامپ LED استاندارد به نمایش گذاشته شد.

در اکتبر سال 2014 میلادی، شرکت Axrtek اقدام به عرضه یک سیستم VLC تجاری مبتنی بر لامپ‌های LED سه رنگ RGB به نام MOMO نمود که قادر بود داده‌ها را با سرعتی معادل 300 مگابیت بر ثانیه و با بردی در حدود 7.6 متر، ارسال و دریافت کند.

برخی کاربردهای قابل انتظار از سیستم‌های VLC

یکی از کاربردهای جذاب و مهم سیستم‌های VLC، استفاده از آن‌ها به منظور موقعیت‌یابی اشیاء و اشخاص در محیط‌های بسته است. سیستم‌های موقعیت‌یاب داخلی طراحی شده بر اساس تکنولوژی VLC را می‌توان در محیط‌هایی همچون فروشگاه‌ها، بیمارستان‌ها، خانه‌های سالمندان، انبارها و دفاتر اداری بزرگ، برای موقعیت‌یابی اشیاء، کنترل روبات‌ها و خودروهای خودران، تعیین موقعیت اشخاص و ارائه خدمات مختلف به آن‌ها مورد استفاده قرار داد. در ماه می سال 2015، شرکت فیلیپس اقدامی مشترک را با شرکت Carrefour –فعال در زمینه سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای—آغاز نمود تا با بهره گیری از سیستم‌های VLC در یکی از هایپرمارکت‌های Carrefour واقع در شهر لیل فرانسه، خدمات مختلفی را به گوشی‌های هوشمند مشتریان بر اساس موقعیت‌شان در فروشگاه ارائه نماید.

بهره‌گیری از سیستم‌های VLC در ادارات

اگرچه ممکن است استفاده از نور قابل مشاهده برای انتقال داده‌ محدودیت‌هایی را در مقایسه با امواج رادیویی به همراه داشته باشد، اما در عین حال توسعه و پیشرفت این تکنولوژی، پتانسیل‌ بالایی را برای ارائه خدمات و قابلیت‌های جدید فراهم خواهد آورد. تکنولوژی VLC همچون کودکی در حال رشد است که فاصله زیادی تا سن بلوغ خود داشته و با استعدادی که از خود نشان می‌دهد، آینده‌ای درخشان برای آن پیش‌بینی می‌شود. به عنوان مثال، در حالت ایده‌آل هر پیکسل از یک صفحه‌نمایش می‌تواند نقش یک کانال ارتباطی برای انتقال اطلاعات را ایفا کند. در کاربردی دیگر، فرض کنید که اتومبیل شما بتواند حین عبور از خیابان‌ها یا هنگام انتظار پشت چهارراه‌ها، اطلاعات مختلفی همچون وضعیت ترافیک خیابان‌های پیش رو، تصادفات، محدودیت‌های ترافیکی، وضعیت عابرین پیاده، خطرات احتمالی، آب و هوا و غیره را از چراغ‌های راهنمایی و رانندگی، چراغ‌ خطر خودروهای دیگر و چراغ‌های روشنایی حاشیه خیابان دریافت کند.