مشخصات فنی و زمان معرفی شیائومی می 5 سی فاش شد
در حالی که بهتازگی قیمت گوشی Mi 5c شیائومی مشخص شده است، امروز مشخصات فنی و زمان معرفی آن نیز فاش شد.
مشخصات فنی و زمان معرفی شیائومی می 5 سی فاش شد
در حالی که بهتازگی قیمت گوشی Mi 5c شیائومی مشخص شده است، امروز مشخصات فنی و زمان معرفی آن نیز فاش شد.
وقتی هوش مصنوعی در جای جای گوگل تبلور می یابد؛ حال و هوای غول جستجوگر زیر سایه پیچای چگونه است؟
ساندار پیچای مدیرعامل هندی تبار گوگل در دهم اوت سال 2015 و بعد از تغییرات ساختاری در این شرکت و شکل گیری کمپانی مادرتخصصی آن یعنی آلفابت سکایت هدایت غول جستجو را بر عهده گرفت و از آن زمان تاکنون تحولاتی بنیادین را در آن رقم زد.
در ادامه این مطلب نگاهی خواهیم داشت به برگردان مصاحبه او با خبرنگار نشریه FastCompany و تحلیل های ارائه شده در رابطه با استراتژی های پیاده شده در گوگل از جانب پیچای.
پیچای معمولا جلساتی کوتاه را با اعضای تیم های مختلف گوگل در اتاق مجاور به دفتر کارش برگزار می کند تا از چند و چون فعالیت های آنها باخبر شود و این بار بناست با 5 تن دیگر از کارکنان شرکت دیدار داشته باشد. این 5 نفر را هم اعضای تیم فوتوز تشکیل می دهند و در یکی از تازه ترین دورهمی ها در این اتاق جمع شدند تا گزارشات دست اولی را در مورد کار چند ماه گذشته خود در اختیار پیچای قرار دهند.
گروه هنوز ارائه اطلاعات به پیچای را آغاز نکرده بود که مدیرعامل جوان با مطرح کردن پرسش ها، نظرات و ارائه راهکارهای مختلف رشته افکارشان را گسیخت. حدودا نیم ساعتی بود که بحث از موضوعی به موضوع دیگر تغییر می یافت و از هوش مصنوعی و ارزش یکپارچه سازی گوگل فوتوز با دیگر محصولات این شرکت شامل درایو گرفته تا اهمیت ایجاد ارتباط حسی با کاربران یک اپلیکیشن در جریان آن مطرح می شد. بعد از آنکه تیم فوتوز بخشی از یک ویدیوی تبلیغاتی را برای پیچای نشان داد، ناگهان او به وجد آمده و اظهار نمود: فوق العاده است!
مدیرعامل 44 ساله گوگل قطعا در جایگاهی قرار دارد که مستحقش است. خودش در این باره می گوید: هیچ چیز مرا از نقد یک محصول خوشحال تر نمی کند، در جریان این جلسات می توانم همراه با تیم سازنده دمی بنشینم و حاصل کارشان را ببینم. اینکه می توانم به محصولی واکنش نشان دهم و به این فکر کنم که «وقتی کاربران آن را خریداری کردند چه واکنشی از خود نشان می دهند؟» مرا واقعا خوشحال می کند چراکه همیشه تلاش دارم بهتر شوم.
اما لحن پیچای در جریان آن نشست (خوش برخوردی اش در کنار بلندپروازی و علاقمندی وی به موضوع) به نوعی نشان دهنده رویکردی بود که در مسند مدیرعاملی گوگل برای اداره آن اختیار کرده. از همان سالی که این هندی تبار سکان هدایت غول جستجوی فضای وب را به خود اختصاص داد تمام تلاش و زمان خود را وقف آن کرد تا هماهنگی و حس تعاون را در این شرکت زنده کند و از این طریق بهره وری کسب و کاری که پیشتر سودده بود را به بالاترین حدش برساند.
اما بر همگان روشن است که پیچای در لحظه ای حساس سکاندار گوگل شد. در اوت سال 2015، لری پیج از بنیانگذاران این کمپانی تصمیم گرفت آن را به واحدهای مختلفی تفکیک نماید که حالا زیر یک چتر سازمانی به نام آلفابت فعالیت می کنند و خود پیج نیز سمت مدیرعاملی اش را در اختیار دارد.
حالا می توان به جرات مدعی شد که اغلب سرویس ها و محصولات گوگل از جمله سرچ، جیمیل، یوتوب، اندروید و حتی سخت افزارهایی نظیر موبایل مدیون پیچای است. او با تکیه بر اشتیاق و کنجکاوی مثال زدنی خود، جان دوباره ای به بخش های مختلف گوگل بخشید و با انتصاب قدیمی های این شرکت در پست های تازه و همچنین جذب استعدادهای تازه تعبیری آینده نگرانه را از ماموریت کلیدی این کمپانی ارائه کرد: سازماندهی اطلاعات جهانی و فراهم نمودن دسترسی مردم سراسر دنیا به آن.
محصولات سخت افزاری تازه گوگل را مشاهده می کنید: روتر وای فای، استریمر کروم کست الترا، اسپیکر هوم، موبایل های پیکسل و هدست واقعیت مجازی دی دریم ویو.
نتایج این بازنگری ها و تغییرات کلیدی نیز با سرعتی باورنکردنی از راه رسیدند. پاییز امسال بود که اهالی مانتین ویو در جریان دو رویداد و با فاصله کمتر از یک هفته از محصولات تازه خود در سانفرانسیسکو پرده برداشتند. در رویداد نخست، گوگل از سرویس کلاود خود رونمایی کرد که مجموعه ای از پیشنهادات برای مشتریان سازمانی این شرکت را شامل می گردد.
در مراسم دوم نیز که مشابهت زیادی به رویدادهای اپل داشت، این شرکت از نخستین اسمارت فون های طراحی شده توسط مهندسان خود (به نام های پیکسل و پیکسل اکس ال) و علاوه بر این رقیب تازه اسپیکر اکوی آمازون به نام هوم را به حاضران . در کنار اینها همچنین پرده ها از روی یک هدست واقعیت مجازی به نام دی دریم ویو، یک روتر وای فای (گوگل وای فای) و به روزرسانی تازه برای گجت استریم ویدیوی آن به نام کروم کست آلترا نیز کنار رفت.
تنوع و گستردگی این محصولات شاید گویای آن باشد که پیچای رقبایش را به درستی انتخاب نکرده. اما برنامه های بلندپروازنه وی همگی حول یک پیش بینی کلیدی قرار دارند: اینکه دنیا در حال گذر از عصر اسمارت فون و ورود به دورانی است که به تعبیر پیچای « عصر تقدم هوش مصنوعی» نام دارد.
به باور پیچای در این دوران است که محصولات گوگل مردم را در انجام امور مختلف (آن هم به شیوه هایی پیچیده تر و حتی قابل پیش بینی) یاری خواهند داد. برای نمونه موبایل های پیکسل و گوگل هوم نخستین دستگاه هایی هستند که از پشتیبانی دستیار دیجیتالی این شرکت موسوم به اسیستنت (رقیبی برای سیری اپل و الکسای آمازون که علاوه بر مدیریت فرامین مستقیم قادر است به درخواست های پیچیده تری نیز پاسخ مناسب بدهد) بهره می گیرند. استیستنت همچنین به گونه ای طراحی شده که می تواند در مکالمات نسبتا پیچیده نظیر ترتیب دادن امور مربوط به تعطیلات نیز مشارکت نماید.
John Giannandrea نایب رئیس بخش سرچ، تحقیقات و هوش ماشینی گوگل که مسئولیت تکنولوژی های مورد استفاده توسط موتور جستجوی این شرکت را در اختیار دارد در همین رابطه گفت: به نظر ما اسیستنت [گونه] تکامل یافته ای از سرچ گوگل است. حتی می توان گفت که در جایگاهی بالاتر از آن قرار دارد زیرا اگر به عنوان مثال قبلا عبارت Get me a pizza (به معنای یک پیتزا برایم بگیر) را به سرچ گوگل می گفتید اتفاقی نمی افتاد حال آنکه ما امیدواریم در آینده اسیستنت قادر به انجام چنین کاری باشد و بتواند پیتزای مطلوبتان را برای شما سفارش دهد. البته امروز چنین امکانی فراهم نیست اما امیدواریم که در آینده این اتفاق رخ دهد.
البته ناگفته نماند هرکدام از غول های فناوری دنیا که این روزها گوگل در حوزه های مختلفی با آنها رقابت می کند (از جمله اپل، آمازون، فیسبوک، مایکروسافت و غیره) طرح های مختص به خود را در زمینه هوش مصنوعی دنبال می کنند و سیری و الکسا هر دو آغازگران ابتدایی دوران دستیارهای دیجیتالی بوده اند.
اما گوگل که اسیستنت را با تکیه بر مفاهیم به دست آمده در زمان ایجاد Google Now و سرچ صوتی اش توسعه داده، تجربه ای بس طولانی در آموزش درک زبان طبیعی، تشخیص عکس و دیگر اشکال اطلاعات به کامپیوترها دارد و حتی می توان گفت که از همه بزرگان این عرصه باسابقه تر است.
با در نظر داشتن آنچه گفته شد، روشن است که اسیستنت برای کنار زدن رقبای خود در این عرصه، همزمان از دانش فنی یاد شده برای بهبود عملکرد خود نیز بهره می گیرد. پیچای در این باره می گوید: ما مدت های طولانی است که در زمینه یادگیری ماشینی سرمایه گذاری کرده ایم، به مراتب زودتر از حالا.
اغلب پروژه های بزرگی که در کارنامه پیج به ثبت رسیده اند حالا به دیگر شاخه های آلفابت انتقال یافته اند، با این همه، پیچای باور دارد که تلاش های کنونی گوگل بالاترین پتانسیل را برای تغییر عصر کنونی در اختیار دارند.
پیچای در این باره می گوید: لری همواره از ما می خواهد تا در مقیاسی به مراتب بزرگ تر به موضوعات فکر کنیم. او معمولا به محدودیت ها و موانع بی توجه است و از ما می خواهد که تمام تمرکزمان را روی حل مشکلات بزرگتری قرار دهیم. او عمیقا به استفاده از تکنولوژی برای کمک به دیگران باور دارد و مرتبا مسئولیت بزرگی که ما به عنوان گوگل برای بهبود دنیا بر عهده داریم را به من یادآور می شود.
او در ادامه می گوید: در تلاش برای ایجاد شکلی کلی و عمومی از هوش مصنوعی که به طرز معناداری هم مردم را کمک کند، به این نتیجه رسیدم که عبارت «آپولو هوا کردن» هم برای توصیف آن کفایت نمی کند.
تمایل پیچای برای ساخت محصولاتی بلندپروازانه را می توان مشخصه اصلی گوگل دانست. سبک مدیریتی وی به کل با لری پیج که به خاطر دلهره آور بودن جلساتش شهرت داشت، فرق دارد. اگر از آنها که از نزدیک با پیچای کار می کنند در موردش سوال کنید محال است که حرفی از یکدلی، شوخ طبعی و اشتیاقش برای کار تیمی در شرکت و همچنین استعمال این خصایص برای برآورده ساختن اهداف کلی اش به میان نیاورند.
Caesar Sengupta از کارآموزهای قدیمی پیچای و معاون وی در بخش بازارهای نوظهور در این باره می گوید: ما خوشحالیم که فرد خوبی مانند او سکان هدایت مایکروسافت را به دست گرفته است.
طبق گفته Philipp Schindler، فردی که یازده سال را برای گوگل کار کرده و عناوینی نظیر مدیر کسب و کارهای این شرکت را به خود اختصاص داده و هم اکنون نیز گروهی متشکل از 15 هزار نفر فروشنده را سرپرستی می کند: پیچای فردی باهوش و متفکر است و بعلاوه این توانایی را دارد که چشم انداز و دیدگاه افراد را تغییر دهد. این مساله ای است که به ندرت در جهان پیرامون شاهدش هستیم.
جاناتان آیو از تلاش تازه اپل می گوید؛ چرا یک کتاب؟
معدود شرکت هایی وجود دارند (البته اگر بخواهیم به لحاظ مقیاس بگوییم هیچ شرکتی) که به اندازه اپل روی مقوله طراحی و فرهنگ آن در محصولات و فرایندهای کاری شان تاکید دارند. این کمپانی حدودا بیست سالی می شود که با محصولات خود در زندگی مان حضور دارد و به حق می توان گفت که تولیداتش، طراحی شان و کارکردهایی که از خود به نمایش می گذارند نحوه تعاملات مان با دیگران و البته جهان پیرامون را دستخوش تغییراتی مهم کرده است.
حتما با جاناتان (جانی) آیو آشنایی دارید. او که به عنوان طراح ارشد محصولات اپل در این شرکت به ایفای نقش می پردازد از سال ۱۹۹۲ میلادی به این کمپانی پیوسته به نوعی مسئولیت و وظیفه اصلی را برای شکل دهی به زندگی میلیون ها خریدار محصولات آن بر عهده داشته است.
همانطور که احتمالا در خبرها خوانده اید، این شرکت چندی قبل کتابی تحت عنوان «Designed by Apple in California» یا طراحی شده توسط اپل در کالیفرنیا را که در اصل کتابی مشتمل بر ۴۵۰ صفحه حاوی تصاویر محصولاتی است که از استودیوی طراحی آن به بیرون می آیند.
این کتاب که تحت لیسانس اندرو زاکرمن عکاس مطرح منتشر و با دقت روی بهترین کاغذ سفارشی چاپ شده در اصل زائیده ذهن مهندسان طراح اپل است که هرچند وقت یک بار ایده هایشان را در قالب محصولی تازه ارائه می کنند.
در این کتاب می توان نگاهی انداخت به فرایند طراحی یک محصول، تلاش های مهندسی انجام گرفته روی آن، انتخاب مواد به کار رفته برای ساخت و البته سلسله مراتب اشکال و تکنولوژی های به خدمت گرفته شده در آنها.
اما علاوه بر داخل و خارج محصولات می توان در این کتاب نگاهی هم داشت به ابزارهایی که در ساخت آنها مورد استفاده قرار می گیرند؛ این کتاب در واقع تلاشی است برای نشان دادن این نکته که طراحی در تمامی جنبه های ساخت یک محصول در نظر گرفته می شوند، حتی در طراحی ابزارهایی که برای طراحی ابزارهای مورد نیاز برای ساخت محصولات اپل مورد استفاده قرار می گیرند.
در توضیحات ذکر شده برای این تصاویر از عبارت هایی نظیر «شعر مصور» بهره گرفته شده؛ زبان آهنگین مهندسی که سطح دقت به کار رفته در مراحل طراحی محصولات اپل را به تصویر می کشند و این شرکت را به اسطوره ای در این حوزه بدل می کنند.
به همین خاطر آیو (که این کتاب را به استیو جابز تقدیم نموده) در دیپاچه اش اینطور آورده: «باور دارم همانطور که کمترین بی دقتی از نظر ما پنهان نمی ماند و به آن دقت می کنیم، مردم نیز این دقت را در محصولاتمان احساس می کنند. ما آنهایی که در ساخت محصولات نقش دارند را احساس می کنیم، مردمی که صرفا به ساخت یک کالا نمی اندیشند و کوچک ترین جزئیات نادیده در کنار کارکرد اصلی دستگاه برایشان اهمیت دارد».
جانی آیو در همین رابطه مصاحبه ای با خبرنگار نشریه Daze انجام داده که در ادامه از شما دعوت می کنیم از نظر بگذرانید.
چرا کتاب و چرا حالا؟
ما این پروژه را حدودا هشت سال پیش شروع کردیم با این حس که موظف هستیم آرشیوی از ساخته هایمان تا به امروز را تهیه نماییم. اگر بخواهم صادق باشم تهیه این کتاب بیشتر نوعی اجبار و الزام بود تا علاقمندی. علت این مساله هم (که البته به اعتقادم دلیل خوبی است) آن بود که ما به عنوان طراح بیشتر چشم به آینده داریم و به چیزهایی که هنوز وجود خارجی ندارند فکر می کنیم. اما حالا ۲۰ یا ۲۵ سالی می شود که با هم کار می کنیم و در این برهه انتشار چنین کتابی عقلانی ترین کار ممکن بود. به این طریق شما به عنوان مخاطب می توانید به نوعی آنچه ما در قالب یک تیم فرا گرفته ایم را درک کنید و به چشم انداز خوبی در مورد نحوه تکامل تکنولوژی دست پیدا کنید.
شما در بخش مقدمه کتاب از تقلای همیشگی تان برای ایجاد طرح های ساده حرف زده اید. مفهوم سادگی از نظرتان چیست؟
ما در واقع تلاش می کنیم به نقطه ای برسیم که مطمئن شویم طرح مان قبلا ارائه نشده و تغییر دادن آن نیز غیرممکن به نظر برسد که البته رسیدن به این نقطه هم بسیار دشوار است. به نظرم اینکه کاری کنیم محصولی ساده به نظر بیاید بسیار آسان است؛ برخی اشیاء به خودی خود ساده هستند اما کارکرد و معماری داخلی شان اینگونه نیست. ما سادگی ذاتی یک شی را که در وهله نخست هم با معماری آن آغاز می شود حس می کنیم. یکی از وظایف مان هم این است که نظم و ترتیب را به بی نظمی ها و پیچیدگی ها بیاوریم. اگر در طراحی یک محصول صرفا تلاش شود که ساده دیده شودآنگاه شما به عنوان کاربر بارها و بارها متوجه می شوید که این مساله دیگر کارکردهای دستگاه را نیز تحت تاثیر قرار داده. به اعتقاد من این وظیفه طراح است که کالایی عاری از پیچیدگی بسازد و مشکلی که به آن اشاره نمودم را رفع نماید. به نظرم این مساله خیلی اهمیت دارد.
عنوان کاری شما در اپل «مدیر ارشد طراحی» است در حالی که روی اینترفیس انسانی محصولات این شرکت نیز نظارت دارید. منظور از اینترفیس انسانی دقیقا چیست؟
من تیم طراح صنعتی را دور هم جمع کردم و این کاری است که در ۲۵ سال گذشته بر عهده ام بوده اما این اواخر از من خواسته شد که تیم طراح اینترفیس انسانی را نیز گرد هم بیاورم و خودم مدیریتش را عهده دار شوم. البته در تیم طراحی هم مسئولیت هایم زیاد است اما از این کار لذت می برم و همواره امید داشته ام تیمی بسازم که فرهنگی غنی در زمینه طراحی دارد.
از جمله ویژگی های شخصیتی بارز من «تشنه بودن برای یادگیری» است و البته پیگیری ام برای این مساله. به نظرم یکی از مشخصه های منحصر به فرد اپل که همه نیز آن را می پذیرند چندین دهه تجربه و تلاش آن در جهت ایجاد فرهنگی مشتمل بر مقوله سخت افزاری و نرم افزاری است. ما قادریم نرم افزار و سخت افزاری بسازیم که با یکدیگری در هم تنیده شده اند و تجربه ای یکپارچه را به کاربر می دهند؛ آیفون تنها به این خاطر به موفقیت رسید که سخت افزار و نرم افزارش با هم طراحی و توسعه یافتند. بخش جالب توجه ماجرا این است که در اپل حتی عجیب ترین و ناپخته ترین ایده ها هم ممکن است که به ساخت محصولی قدرتمند و تاثیر گذار منجر شوند. در طول فرایند طراحی آیفون ما مراحل زیادی را پشت سر گذاشتیم و مجبور بودیم مسائل مختلفی را حل کنیم و واقعا در برهه ای تصور می کردیم که ساخت چنین محصولی عملیاتی نیست و کار نخواهد کرد.
بارها و بارها در مصاحبه هایتان گفته اید که چون نمی دانستید اینترفیس مالتی تاچ آیفون را چطور طراحی کنید، شماره گیری با گوش را برای آن در نظر گرفته بودید.
در برهه ای اینطور به نظر می رسید که آیفون به عنوان محصولی که بتوان مقابل گوش و صورت قرارش دارد با نقص هایی بنیادین و جدی روبروست و باید ایده کلی آن مورد بازنگری قرار می گرفت. لذا بارها و بارها به این نتیجه رسیدیم که تنها راه برای حل مشکل صرفا به سخت افزار دستگاه وابسته نبود و از طرفی تکیه صرف روی نرم افزار هم کارمان را راه نمی انداخت. به همین خاطر بر آن شدیم که پروسه طراحی و توسعه این دو مقوله را همزمان با هم انجام دهیم.
در کتابی که به تازگی منتشر کرده اید به راحتی می توان جهش های تکاملی را در محصولات اپل دید؛ بدنه دستگاه ها باریک تر شده و همزمان بهینه تر شده اند و در نهایت هم به قلم می رسیم که تقریبا شبیه علامت تعجب است. پیشتر گفته بودید وقتی این قلم را در دست می گیرید به شدت برایتان آشناست.
بله معتقدم این یکی از کارهایی است که صنعت طراحی می تواند انجام دهد؛ یعنی ساخت اشیایی فیزیکی با چشم انداز آینده که می توانند حس آشنا بودن را به کاربر بدهند.
به نظرتان در حوزه تکامل طراحی و تکنولوژی مواد سرعت پیشرفت زیاد است یا کم؟
مشکل اینجاست که اتفاقات با سرعت های مختلفی رخ می دهند. برخی تکنولوژی ها با چنان سرعتی در حال پیشرفت هستند که مهار کردن توانمندی هایشان و تبدیل نمودن آنها به یک محصول شگفت آور نیازمند پیشرفت در فناوری های دیگر آن هم با نرخی مشابه است. مشکل اینجاست که این امر اتفاق نمی افتد.
به بیان دیگر ممکن است لازم باشد در برخی حوزه ها تلاش های نامتناسی انجام شوند تا در حوزه دیگر یک گام به جلو حرکت کنیم و پیشرفتی که شاید در نگاه نخست ناچیز به نظر بیاید ممکن است به صرف هزینه و زحمت بیش از اندازه ای نیاز داشته باشد. در مقابل حوزه هایی هم هستند که پیشرفت های قابل توجهی را به خود می بینند اما به اعتقادم چالش کلی این است که سرعت پیشرفت در حوزه های مختلف یکسان نیست.
آنچه ما شاهدش بوده ایم اشتهایی وصف ناپذیر برای پیشرفت بوده. در ده سال اخیر خود من به شدت علاقه ای وافر به پیشرفت های تازه داشته ام و البته نباید از یاد برد که جدید بودن صرفا به معنای بهتر بودن نیست. ابداع و ارائه چیزهای جدید و متفاوت هم کار واقعا ساده ایست. ما می توانیم ظرف چند ساعت این کار را انجام دهیم اما بخش دشوار ماجرا ارائه محصولی تازه و در عین حال بهتر است.
کتاب را به استیو جابز تقدیم کرده اید. آیا اصول خاصی وجود دارند که به او به شما آموزش داده باشد و بخواهید به دیگران انتقالش دهید؟
مساله به نوعی از اصل هم فراتر می رود. موضوع به نحوه کار کردن ما با هم، رویکرد و نگرش کلی مان نسبت به کار ارتباط پیدا می کند. همه چیز از کالا شروع شده و به آن ختم می گردد و اگر تمام تمرکزتان روی ایجاد بهترین محصول باشد آنگاه کلیه مسائل دیگر به خودی خود حل می شوند. استیو مرد فوق العاده ای بود. ما باید هر روز ساعت ها با هم کار می کردیم.
آیا هنوز هم احساس می کنید پروسه طراحی محصولات همانطوری است که با استیو در موردش حرف می زدید و رویایش را داشتید؟
نکته خوبی است. جواب به پاسخ قبلی ام مربوط می شود؛ بخش نامحسوسی در اصول ما وجود دارد: اینکه در زمان طراحی معمولا به خود می گوییم: نوعی تکنولوژی با یک کارایی مشخص وجود دارد و این یعنی می توانیم فلان کار را با آن انجام دهیم اما هنوز زمانش نرسیده زیرا فناوری های A، B، و C را برای این منظور در اختیار نداریم یا ماده ای را می خواهیم که وجود خارجی ندارد. به همین خاطر آن مبحث را کنار می گذاریم با این فرض که بالاخره روزی شرایط برای تحقق ایده مان فراهم میگردد. مواردی هم پیش آمده که نمونه اولیه از یک طرح را ساخته اما نتوانسته ایم کاملش کنیم. در واقع سوال این نیست که آیا کلیت یک موضوع درست است یا خیر پرسش این است که آن ایده چه زمانی رنگ واقعیت به خود می گیرد.
وقتی در رویای آینده سیر نمی کنید چه چیز شما را آرام می کند؟
معمولا یک فنجان چای می نوشم، موزیکی را پخش می کنم و روی صندلی ام لم می دهم. تفریح خیلی لوکسی است!
Vinyl، سی دی یا MP3؟
Vinyl
در بخش مقدمه کتاب از کلمه «احساس» استفاده نکرده اید و در مقابل بیشتر عبارت «توجه و دقت» را به کار برده اید. هدفتان چیست؟
این کار عمدی بوده. معتقدم اگر چیزی را برای برانگیختن احساس کاربران طراحی کنیم به سرعت محبوبیت خود را از دست می دهد.
یعنی دچار غرور می شوید؟
بله اینطور فکر میکنم. من معتقدم پاسخ احساسی شما به چیزی که ما ساخته ایم نوعی پیامد است و اگر بخواهم واضح تر بگویم پیامدی که ما تعریفش می کنیم. در عین حال بسیاری گفته اند که محصولات ما نمادین هستند و به یاد می مانند. این را ما نباید بگوییم. گاهی اوقات یک محصول نوعی اهمیت فرهنگی پیدا می کند و اینکه برخی لقب نمادین را به آن می دهند قابل درک و صحیح است اما این را ما نباید بگوییم. در عین حال هم طراحی نمی کنیم که احساسات مردم را تحریک کنیم و در مقابل امیدوارم مردم نوعی ارتباط با محصولات ما برقرار کنند که این ارتباط نیز به میزان زیادی حسی است. اما کلی بگویم هیچ وقت دوست نداشتم بگویم محصولات احساسی طراحی می کنیم.
آیفونی که در صفحه ۱۳۵ کتاب تصویرش منتشر شده متعلق به کیست؟ همان موبایلی که بعد از «سال ها استفاده بد» عکسش را منتشر کرده اید.
آیفون متعلق به ایوان هنک است، یکی از طراحان داخل استودیو. جالب نیست؟ او وسایلش را نابود می کند اما به نظرم این آیفون برای خودش جذابیت هم داشت و به همین خاطر تصویرش را در کتاب گذاشتم.
The post appeared first on .
MSI برای کنسول ها رقیب می تراشد (کامپیوتر Trident)
بسیاری از کاربران در سراسر جهان به دنبال کامپیوترهایی هستند که بتوان آنها را بدون دردسر حمل و نقل کرده و یا سخت افزارهای آنها را ارتقاء داد. در حال حاضر ساده ترین راه حل برای یک سیستم کوچک، جمع و جور و کم دردسر، کنسول های بازی نسل هشتم هستند. اما آنها تنها کنسول بازی بوده و قادر به اجرای نرم افزارهای دیگر نیستند. در نتیجه کاربرانی به سمت کامپیوترهای آماده در ابعاد کوچکتر از یک کیس کامل کشیده می شوند. تولید کنندگانی همچون MSI نیز به این خواسته ها جامه عمل پوشانده اند. MSI به تازگی جدید ترین کامپیوتر آماده خود موسوم Trident را معرفی کرده است که ضمن ابعاد نسبتا کوچک، از سخت افزارهای لازم به منظور اجرای بازی های واقعیت مجازی (VR) برخوردار بوده و می تواند قابلیت حمل نقل را نیز در اختیار شما بگذارد.
Trident از طراحی LED نیز برخوردار است و ظاهری شبیه به کنسول های بازی دارد. یک مادربرد با استفاده از چیپست H110 درون آن جاسازی شده است که دارای سوکت LGA 1151 بوده و از پردازنده های نسل ششم اینتل در مدل های i5-6400 و i7-6700 پذیرایی می کند. این پردازنده ها در پیکربندی های متفاوت قرار دارند. پردازش های گرافیکی در این محصول بر عهده کارت گرافیک های GTX1060 در مدل های 3 و 6 گیگابایتی است. دو سوکت با هدف نصب حافظه های رم SO-DIMM نیز درون آن تعبیه شده است که از حداکثر 32 گیگابایت حافظه در فرکانس 2133 مگاهرتز پشتیبانی به عمل می آورند. در زمینه ذخیره سازی، حداکثر یک درایو M.2 SSD SATA و یک درایور 2.5 اینچی (HDD یا SSD) درون آن قابل نصب هستند. تراشه Intel WGI1219V و AC3168 نیز در زمینه ارتباط های تحت شبکه ای به کار شما خواهند آمد. یک منبع تغذیه با توان 230 وات، بلوتوث، انواع مدل های USB 3.1 شامل مدل های A و C، رابط های HDMI سازگار با ادوات واقعیت مجازی و …از جمله دیگر ویژگی های Trident هستند. این کامپیوتر کوچک و جذاب در اواسط ماه نوامبر در بازارهای جهانی خواهد بود.
شایعه : بازی Sunset Overdrive به PC می آید
امسال سالی بود که مایکروسافت بعد از عرضه ی ویندوز 10 سعی کرد تعامل بیشتری بین دو پلفترم خود یعنی Windows و Xbox برقرار کند، در نهایت این تعامل با عرضه ی بازی های انحصاری Xbox برای PC به اوج خود رسید. اما هنوز هم بازی های انحصاری دیگری هستند که برای PC عرضه نشدند، آیا نوبت آنها نیز رسیده است؟
به گزارش و به نقل از ، بر اساس اظهار کاربر NeoGAF با نام کاربری ” Enter the Dragon” ، بازی Sunset Overdrive برای PC عرضه خواهد شد. این کاربر به حرف خود ایمان بالایی داشته و می گوید که منبع بسیار معتبری برای حرفش دارد و حتی ترسی از مدیران فروم نیز ندارد و باز می گوید که این حرفش حقیقت است.
او همچنین اظهار کرد که در مورد تاریخ عرضه ی بازی اطلاعی ندارد ولی حدس میزند که در E3 امسال آن را ببینیم.
بار ها شده بود که شایعاتی مبنی بر عرضه ی این بازی برروی PC در فضای مجازی منتشر شده بود اما هیچ یک درست نبوده اند ؛ ولی این یک مورد کمی قابل اعتماد بنظر می آید. نظر شما چیست؟ آیا این بازی برروی PC عرضه خواهد شد؟
(image)
امسال سالی بود که مایکروسافت بعد از عرضه ی ویندوز 10 سعی کرد تعامل بیشتری بین دو پلفترم خود یعنی Windows و Xbox برقرار کند، در نهایت این تعامل با عرضه ی بازی های انحصاری Xbox برای PC به اوج خود رسید. اما هنوز هم بازی های انحصاری دیگری هستند که برای PC عرضه نشدند، آیا نوبت آنها نیز رسیده است؟
به گزارش و به نقل از ، بر اساس اظهار کاربر NeoGAF با نام کاربری ” Enter the Dragon” ، بازی Sunset Overdrive برای PC عرضه خواهد شد. این کاربر به حرف خود ایمان بالایی داشته و می گوید که منبع بسیار معتبری برای حرفش دارد و حتی ترسی از مدیران فروم نیز ندارد و باز می گوید که این حرفش حقیقت است.
او همچنین اظهار کرد که در مورد تاریخ عرضه ی بازی اطلاعی ندارد ولی حدس میزند که در E3 امسال آن را ببینیم.
بار ها شده بود که شایعاتی مبنی بر عرضه ی این بازی برروی PC در فضای مجازی منتشر شده بود اما هیچ یک درست نبوده اند ؛ ولی این یک مورد کمی قابل اعتماد بنظر می آید. نظر شما چیست؟ آیا این بازی برروی PC عرضه خواهد شد؟
شایعه : بازی Sunset Overdrive به PC می آید
تکنولوژی شتاب سنج اسمارت فون ها می تواند شما را از خطر آتشفشان حفظ کند
شاید شما علاقه خاصی به تغییرات گرانش زمین نداشته باشید، اما سنجش میزان آن در کارهایی چون اکتشافات نفتی و بررسی های زیست محیطی از اهمیت بالایی برخوردار است. اکثر ابزارهای اندازه گیری تغییرات جزئی در گرانش زمین، بسیار گران قیمت و گاهی دست و پا گیر هستند.
محققین دانشگاه گلاسکو با استفاده از تکنولوژی به کار رفته در اسمارت فون ها موفق به توسعه یک گرانی سنج کوچک و ارزان شده اند. مکانیزم میکرو-الکترومکانیکی (MEMS) به کار رفته در این نمونه اولیه، که Wee-g نام گرفته، شباهت بسیار زیادی با شیوه عملکرد سنسور شتاب سنج موجود در تلفن های هوشمند دارد.
فنرهای موجود در سنسور شتاب سنج موبایل شما چندان انعطاف پذیر و دقیق نیستند، اما در Wee-g از فنرهای سیلیکونی با ضخامت ۱۰ برابر کمتر از موی انسان استفاده شده است. این فنرها در ترکیب با یک حسگر ۱۲ میلیمتری دایره ای چنان دقتی ایجاد می کنند که ابزار فوق بتواند تغییرات گرانش را حتی در بازه های یک دقیقه ای تعیین نماید.
محققین برای آزمایش عملکرد Wee-g آن را در زیرزمین دانشگاه قرار دادند تا به اندازه گیری «امواج جزر و مدی زمین» یا بپردازد. در توضیح باید گفت که در اثر جاذبه ماه و خورشید، پوسته زمین در فواصل زمانی دچار انقباض و انبساط های بسیار جزئی می شود، که همین امر تغییرات کوچکی را در میزان گرانش آن ایجاد می کند.
بعد از ثبت تغییرات طی دوره ای یک هفته ای و مقایسه نتایج آن با مدل های ریاضی، دقت بالای این ابزار برای تیم طراح مسجل شد.
تجاری سازی چنین محصولی می تواند کمک شایانی به عملیات های اکتشافی و محافظتی باشد، چرا که حالا می توان گرانی سنج ها را به جای هواپیما، با یک پهپاد کوچک نیز جا به جا کرد. می توان این دستگاه کوچک و نسبتاً ارزان قیمت را در اطراف دهانه های آتشفشانی فعال نصب کرد تا با ثبت تغییرات ناگهانی در میزان گرانش، که می تواند به معنی تجمع ماگما در زیر دهانه باشد، وقوع آتش فشان ها را پیش بینی کرد.
The post appeared first on .
(image)
شاید شما علاقه خاصی به تغییرات گرانش زمین نداشته باشید، اما سنجش میزان آن در کارهایی چون اکتشافات نفتی و بررسی های زیست محیطی از اهمیت بالایی برخوردار است. اکثر ابزارهای اندازه گیری تغییرات جزئی در گرانش زمین، بسیار گران قیمت و گاهی دست و پا گیر هستند.
محققین دانشگاه گلاسکو با استفاده از تکنولوژی به کار رفته در اسمارت فون ها موفق به توسعه یک گرانی سنج کوچک و ارزان شده اند. مکانیزم میکرو-الکترومکانیکی (MEMS) به کار رفته در این نمونه اولیه، که Wee-g نام گرفته، شباهت بسیار زیادی با شیوه عملکرد سنسور شتاب سنج موجود در تلفن های هوشمند دارد.
فنرهای موجود در سنسور شتاب سنج موبایل شما چندان انعطاف پذیر و دقیق نیستند، اما در Wee-g از فنرهای سیلیکونی با ضخامت ۱۰ برابر کمتر از موی انسان استفاده شده است. این فنرها در ترکیب با یک حسگر ۱۲ میلیمتری دایره ای چنان دقتی ایجاد می کنند که ابزار فوق بتواند تغییرات گرانش را حتی در بازه های یک دقیقه ای تعیین نماید.
محققین برای آزمایش عملکرد Wee-g آن را در زیرزمین دانشگاه قرار دادند تا به اندازه گیری «امواج جزر و مدی زمین» یا بپردازد. در توضیح باید گفت که در اثر جاذبه ماه و خورشید، پوسته زمین در فواصل زمانی دچار انقباض و انبساط های بسیار جزئی می شود، که همین امر تغییرات کوچکی را در میزان گرانش آن ایجاد می کند.
بعد از ثبت تغییرات طی دوره ای یک هفته ای و مقایسه نتایج آن با مدل های ریاضی، دقت بالای این ابزار برای تیم طراح مسجل شد.
تجاری سازی چنین محصولی می تواند کمک شایانی به عملیات های اکتشافی و محافظتی باشد، چرا که حالا می توان گرانی سنج ها را به جای هواپیما، با یک پهپاد کوچک نیز جا به جا کرد. می توان این دستگاه کوچک و نسبتاً ارزان قیمت را در اطراف دهانه های آتشفشانی فعال نصب کرد تا با ثبت تغییرات ناگهانی در میزان گرانش، که می تواند به معنی تجمع ماگما در زیر دهانه باشد، وقوع آتش فشان ها را پیش بینی کرد.
The post appeared first on .
تکنولوژی شتاب سنج اسمارت فون ها می تواند شما را از خطر آتشفشان حفظ کند